نمایش سیاسی آمریکا با وضع تحریم های جدید

در تازه ترین اقدام ضد ایرانی ایالات متحده، ۱۸ بانک ایران به لیست تحریم های ثانویه اضافه شدند؛ اقدامی که به نظر می رسد نمایشی از پیش تعیین شده برای پیشبرد پروژه تبلیغاتی دولت ترامپ در آستانه انتخابات ماه بعد باشد.



در تازه ترین اقدام ضد ایرانی ایالات متحده، 18 بانک ایران به لیست تحریم های ثانویه اضافه شدند؛ اقدامی که به نظر می رسد نمایشی از پیش تعیین شده برای پیشبرد پروژه تبلیغاتی دولت ترامپ در آستانه انتخابات ماه بعد باشد.
اما با چه استدلالی می توان این اقدام را صرفا تبلیغاتی سیاسی عنوان کرد؟  برای واکاوی این موضوع و بررسی اثرگذاری تحریم های جدید ابتدا باید مشخص شود که این 18 بانکی که در لیست تحریم ها قرار داده شده اند چه میزان در بخش مبادلات تجارت خارجی کشور سهم داشته اند؟ بر همگان واضح و مبرهن است که از اردیبهشت 97 و همزمان با خروج آمریکا از برجام دسترسی تمام بانک های ایرانی به نظام مالی بین الملل مسدود شده بود و حتی با وجود قرار نگرفتن برخی بانک های ایران در لیست تحریم، به دلیل ریسک و تبعات بالای داد و ستد با ایران هیچ بانک بین المللی حاضر به همکاری با بانک های ایرانی
نبود.
علاوه بر این بسیاری از صرافی های ایران هم از دو سال گذشته تا کنون هم امکان انتقال پول را نداشته اند و هر گونه واردات و صادرات با روش های
غیر رسمی دیگری صورت می گیرد.
 بنابراین وقتی هر گونه تراکنش و جابجایی پول به شکل دیگری انجام می شود تحمیل تحریم بانکی جدید چه تبعاتی جز ایجاد بار روانی در داخل ایران می تواند داشته باشد؟ آیا غیر از این است که ممکن است به طور کوتاه مدت بازارهای داخلی دچار التهاب شود و شوک سریع و گذرایی به اقتصاد ایران وارد شود؟ جمع بندی شرایط موجود نشان دهنده این است که ظرف تحریم های شکل گرفته علیه ایران در همه ابعاد در حال پر شدن است و دیگر هیچ نهادی از تحریم های آمریکا در امان نمانده.
 استراتژی آمریکا هم به سمتی حرکت کرده که به طور
 غیر هدفمند افراد، بانک ها، نهادهای حاکمیتی، شرکت های دولتی و خصوصی را مورد هدف قرار می دهد و این دقیقا نقطه مقابل اعمال تحریم های هدفمند است. اساسا هدف از تحریم، ضربه دقیق و کاری به
بخش های مهم اقتصاد یک کشور برای دستیابی به یک هدف سیاسی است؛ مشابه روشی که در دولت اوباما بر سر برنامه هسته ای ایران
 اعمال شد.
 اما در دولت کنونی آمریکا استراتژی تحریم به شکل غیر هدفمند و کوری اعمال می شود و در حال رسیدن به مرحله ای است که به
ضد خود بدل شود. زیرا اساسا تحریم زمانی می تواند به دستاورد مورد نظر یک کشور ختم شود که علاوه بر هدفمند بودن، شوک و ضربه کافی را به طرف مقابل وارد کند و ما مدت هاست که از شوک اولیه و اساسی تحریم ها عبور کرده ایم.
ضمنا باید در نظر گرفت که به هرحال تحریم بانکی به هر نحو و صورتی که باشد اثرات منفی بر جامعه و اقتصاد دارد که باید با تدابیر ویژه و خاص از اثرات کاست و با آن مقابله کرد.