وقتی توان برخورد نداریم چه‌کار باید بکنیم؟

مدتی است اغلب مردم فاصله بین خریدهای خود را کم کرده‌اند، مدتی است همین مردم، دیگر برخی از موادغذایی سبد معیشتی را هم به اندازه کافی نمی‌خرند و برخی اصلا نمی‌خرند. دلیل آن‌هم گرانی غیرمنطقی اغلب این کالاهاست؛ گوشت قرمز، مرغ، انواع لبنیات همچنان در حال گران‌تر شدن هستند، و حالا سبزیجات و میوه هم بر لیست گران شده‌ها، افزوده شده.

وقتی توان برخورد نداریم چه‌کار باید بکنیم؟

مدتی است اغلب مردم فاصله بین خریدهای خود را کم کرده‌اند، مدتی است همین مردم، دیگر برخی از موادغذایی سبد معیشتی را هم به اندازه کافی نمی‌خرند و برخی اصلا نمی‌خرند. دلیل آن‌هم گرانی غیرمنطقی اغلب این کالاهاست؛ گوشت قرمز، مرغ، انواع لبنیات همچنان در حال گران‌تر شدن هستند، و حالا سبزیجات و میوه هم بر لیست گران شده‌ها، افزوده شده. البته در این میان فروشندگان هم به‌صورت یکدست و با یک قیمت مشخص، این کالاهای گران را عرضه نمی‌کنند، هر منطقه از شهر، گرانی خاص خودش را دارد، و طبعا گاهی پیش می‌آید که یک کالای گران در یک منطقه از شهر، بسیار گران‌تر از مناطق دیگر فروخته می‌شود. در این‌صورت است که برای برخورد قانونی با چنین پدیده‌ای، خریداران می‌توانند و وظیفه اجتماعی هر کدام از ماست که با سازمان تعزیرات حکومتی تماس بگیریم و گران‌فروشی را اطلاع دهیم. دلیل وجود چنین امری موقعیت ویژه اقتصادی کشور و مردم است و مردم هم باید در کنار دولت، و با این تماس‌ها و گزارش‌ها، نباید اجازه دهند گران‌فروشی بی‌منطق و خوسرانه تا این حد ادامه داشته باشد. گزارش و اطلاع دادن، یک جنبه مثبت دیگر هم دارد و آن مطالبه‌گری از مسئولان کنترل‌کننده است، این مسئولان در صورت گزارش ما باید به گران و کم‌فروشی‌ها نظارت و رسیدگی کنند. اما داستان از جایی نگران‌کننده و ناگوارشده که مدیر تعزیرات تهران در گفت‌و‌گویی با سیما گفته است:«توان برخورد با گران‌فروشی را نداریم!» درست است که یکی از خصایص ویژه مسئولیت صداقت است، اما این صداقت تنها به معنای اطلاع دادن نیست، اغلب مردم هم از گرانی‌ها خبر دارند چون شبانه‌روز با آن درگیر هستند و هم از عدم توانایی در کنترل این مسئله آگاه هستند. اما همین مردم و اغلب ما، این نکته مهم را هم می‌دانیم که اساسا وقتی توانایی انجام کاری را نداریم، از پذیرفتن مسئولیت آن سرباز می‌زنیم و به این ترتیب نه خودمان را درگیر مشکلات و مخمصه‌های مختلف می‌کنیم و نه دیگران را. اعتراف به ناتوانی در کنترل قیمت‌ها، مورد پذیرش مردم هست، اما از فردی که چنین صادقانه سخن می‌گوید انتظار دارند که خودش، بگوید که با چنین فردی در همین مقام و با چنین اعترافی، چه برخوردی می‌کرد و از او چه انتظاری داشت؟
هر مسئولی اگر توان انجام  کاری را به نحو مطلوب دارد، می‌ماند و تا پای جان برای در انجام وظیفه‌اش می‌کوشد.