سرمقاله
مدتي است هشدارهايي در مورد پيشروي سن جمعيت کشور به سوي پيري، مورد توجه مسئولان مختلف قرارگرفته و دراين رابطه هشدارهايي به گوش ميرسد. اگر جامعه ما بهسوي پيري پيش ميرود، بدين معناست که اينک ما در ميانسالي جامعه قرار داريم و فرصت جواني کردن را از دو سه نسل اين سرزمين گرفتهايم؛ جواناني که ميبايست بر انرژي ذهني و جسمي آنان و ايجاد بستر براي فعاليت و رشدشان، آينده پژوهي و سرمايهگذاري انجام ميگرفت تا اين دو سه نسل، بتوانند با ورود به موقع به بازار کار از دانشگاه، امکان تامين مالي و لاجرم ازدواج و تشکيل خانواده را بيابند. اما در اين مورد کمتر بررسي شده و همين کم يا بي توجهي، امروز و فردا، چهره خسته و فرسوده خود را نشان خواهد داد.

مدتي است هشدارهايي در مورد پيشروي سن جمعيت کشور به سوي پيري، مورد توجه مسئولان مختلف قرارگرفته و دراين رابطه هشدارهايي به گوش ميرسد. اگر جامعه ما بهسوي پيري پيش ميرود، بدين معناست که اينک ما در ميانسالي جامعه قرار داريم و فرصت جواني کردن را از دو سه نسل اين سرزمين گرفتهايم؛ جواناني که ميبايست بر انرژي ذهني و جسمي آنان و ايجاد بستر براي فعاليت و رشدشان، آينده پژوهي و سرمايهگذاري انجام ميگرفت تا اين دو سه نسل، بتوانند با ورود به موقع به بازار کار از دانشگاه، امکان تامين مالي و لاجرم ازدواج و تشکيل خانواده را بيابند. اما در اين مورد کمتر بررسي شده و همين کم يا بي توجهي، امروز و فردا، چهره خسته و فرسوده خود را نشان خواهد داد.
بسياري از جوانان دهه شصتي، امروز ميانسالاني هستند که هنوز نتوانستهاند شغل و درآمد مشخص و ثابتي بيابند، دهه هفتاديها در حال عبور از مرزهاي 30 سالگي هستند و آنان نيز دچار همان وضعيت نسل پيش از خود هستند.
يکي از مهمترين رانهها و پتانسيلها براي تشکيل خانواده و فرزندآوري، تامين خدمات اجتماعي در تمام سطوح مختلف آن است؛ داشتن امنيت شغلي، اميد به آينده و توانايي تامين يک مسکن مناسب، و امکان پسانداز براي تحصيل و آينده فرزندان خانواده.
با توجه به مشکلات عميق اقتصادي کشور در زمينه هاي مختلف اغلب فرزندان ما که نتوانستهاند شغل و دستمزد ثابتي پيدا کنند، يا درآمدشان به سختي کفاف و جواب يک زندگي مجردي را ميدهد، اراده و تصميمي براي ازدواج ندارند و تجرد قطعي را انتخاب کردهاند؛ در مقابل کاهش 40 درصدي ازدواج در سال 98، هر ساعت 20 طلاق اتفاق افتاده است. آناني هم که هنوز تلاش ميکنند ازدواج خود را حفظ کنند، در مورد فرزندآوري اصلا فکر نميکنند. متخصصان امر ميگويند پيري يک جامعه در همه حوزههاي علمي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي کشور خطرناک است. چرا که جامعه پير، يک جامعه بازنشسته و غيرفعال است که افراد آن توان ايفاي نقشهاي سازنده خود را از دست دادهاند و خود نياز به مراقبت جواناني دارند که نيستند!
شايد يکي از مهمترين دلايل چنين اتفاقي در کشور ما، ترس از آينده است؛ ترس از ازدواج و ناتواني در اداره يک خانواده دونفري، ناتواني در پيدا کردن يک سرپناه و ... در نهايت رسيدن به نقطه طلاق که نرخ رشد جمعيت ما را به زير يک درصد سوق داده است.البته خانوادههاي اين جوانان نيز درگير اين مشکلات هستند؛ آنان هم نميتوانند در مورد هزينه يک ازدواج ساده و تامين جهيزيه سادهتر درماندهاند و اينجاست که دولت بايد نقش ويژه خود را با بستههاي تشويقي خاص و نه فقط افزايش وامي که کسي توان گرفتن و دادن اقساط آنرا ندارد، ايفا کند.
اغلب کشورهايي که دچار چنين مشکلي هستند بستههاي تشويقي خاصي را براي ازدواج و فرزندآوري در نظر ميگيرند. بستههايي نه مانند افزايش مداوم وامهاي مختلف ازدواج و مسکن که بيشتر موجب هراس آنان ميشود، بلکه بستههايي که اميد آنان را به آينده برافرزود؛ رونق بازار توليد، ايجاد شغل، ارائه خدمات اجتماعي مطلوب از وظايف مهم دولت در برابر سرمايههاي اجتماعي خود است.
در اين ميان دستگاه هاي مسؤول در دولت يا خارج از دولت هم هيچ بسته تشويقي براي کساني که ازدواج ميکنند يا بچهدار ميشوند ندارد. هيچ کمکي به کاهش اين ترس نميکند. مثلا فکر ميکند با يک وام ازدواج يا دادن يارانه به فرزند جديد خانواده، تمام مشکلات مردم حل ميشود.
امروز ازدواج و بچهدار شدن مثل يک درياي طوفان زده است و مردم حاضر نيستند با قايقها شکستهشان دل به اين دريا بزنند تا با عبور از آن به ساحل آرامش برسند.
واقعا اگر دوست نداريم جامعه پير داشته باشيم بايد به وضعيت اقتصادي و اجتماعي کشور سروسامان بدهيم و ترس از آينده را از مردم بگيريم. مردم با اين شرايط براي فرداي خود نميتوانند برنامه ريزي کنند چه برسد به فرداي بچههايي که به دنيا ميآورند.
a.f.far99@gmail.com