آمار تکان دهنده سقط جنین؛ زوایای پنهان و آشکار

سقط جنین، معمولا سه دلیل عمده دارد؛ یا قانونی است-به دلیل ابتلای جنین به مشکلات خاصی مانند نارسی و عقب‌افتادگی و ابتلا به بیماری‎های غیرقابل درمان- یا جنایی و یا خودبه‌خودی. در هرسه‌ی این موارد، مادر معمولا با مراجعه به پزشک و سپس پزشکی قانونی، مجوز سقط را دریافت می‌کند. این نوع سقط‌ها، تا پیش از ارائه طرح غربالگری با مشکلی مواجه نبودند. طبعا دلیل سقط در مورد جنین‎های نارس یا موارد جنایی کاملا روشن است؛ انجام چنین سقط‎هایی بار هزینه‎ایِ درمانی و مشکلات والدین و تبایع ناگزیر اخلاقی را کم می‌کرد. به گفته مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت:«سالانه حدود ۱۲ هزار درخواست برای سقط جنین قانونی به پزشکی قانونی ارسال می‌شود که از این تعداد، بر اساس استانداردهای موجود، کمتر از ۹۰۰۰ سقط قانونی با تشخیص پزشکی قانونی و بر اساس قوانین کشور انجام می‌شود.»

 


سقط جنین، معمولا سه دلیل عمده دارد؛ یا قانونی است-به دلیل ابتلای جنین به مشکلات خاصی مانند نارسی و عقب‌افتادگی و ابتلا به بیماری‎های غیرقابل درمان-  یا جنایی و یا خودبه‌خودی. در هرسه‌ی این موارد، مادر معمولا با مراجعه به پزشک و سپس پزشکی قانونی، مجوز سقط را دریافت می‌کند. این نوع سقط‌ها، تا پیش از ارائه طرح غربالگری با مشکلی مواجه نبودند. طبعا دلیل سقط در مورد جنین‎های نارس یا موارد جنایی کاملا روشن است؛ انجام چنین سقط‎هایی بار هزینه‎ایِ درمانی و مشکلات والدین و تبایع ناگزیر اخلاقی را کم می‌کرد. به گفته مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت:«سالانه حدود 12 هزار درخواست برای سقط جنین قانونی به پزشکی قانونی ارسال می‌شود که از این تعداد، بر اساس استانداردهای موجود، کمتر از 9000 سقط قانونی با تشخیص پزشکی قانونی و بر اساس قوانین کشور انجام می‌شود.»
اما نکته قابل تامل این است که علاوه بر سقط‌های قانونی که تعداشان کم هم نیست، کشور ما با سقط‌های غیرقانونی با تعداد سالانه۳۰۰هزار مورد نیز مواجه است. طبیعی است که حتی اگر براساس طرح غربالگری، جلوی برخی سقط‌های قانونی گرفته شود، کماکان سقط‌های غیرقانونی ادامه داشته و با تداوم و اجرای طرح غربالگری، بر این تعداد افزوده هم خواهد شد. چرا که وقتی خانواده پی ببرد که فرزند آینده، با چه مشکلات جسمی مواجه است، ترجیح می‌دهد این مشکل را در ابتدای راه حل کند و نخواهد بار و هزینه فرزند معلولی را تا آخر عمر به دوش بکشد. بنابراین، نباید از افزایش سقط جنین، با هر دلیلی، در آینده نه چندان دور متعجب شویم. اگر امروز با وجود قانونی بودن برخی سقط‌ها، حدود 9000 جنین را از دست می‌دهیم، فردا، با غیرقانونی و زیرزمینی شدن سقط، این میزان به 300 هزار مورد غیرقانونی افزوده خواهد شد.
چنین است که در تصمیم‌گیری‌هایی چنین کلان باید «مصالح عالیه» یک خانواده و در نتیجه یک جامعه را در نظر گرفت؛ مصالح عالیه بدن معنا که آیا جلوگیری قانونی از سقط جنین نارس، و مجبورکردن خانواده به تولد نوزادی معلول، چه عواقب اجتماعی و اقتصادی مهم و هزینه‌بری در آینده کشور خواهد داشت و آیا این روش می‌تواند هم موجب افزایش جمعیت سالم و پویا شود و هم از سقط‌های زیرزمینی جلوگیری کند؟