بحران جاده‎سازی در تهران و نیاز به گسترش وسايل حمل‎ونقل عمومی

در طول ده سال گذشته، تهران به یک کارگاه بزرگ جاده‌سازی تبدیل شده است. در این مدت یعنی از سال ۸۵ تا ۹۵ جاده‌های زیادی در تهران با پول تراکم‌فروشی ساخته شد؛ در این ده سال، ۲۳۱ کیلومتر بزرگراه در تهران ساخته شد در حالی‌که ۵۲ درصد مردم شهر تهران خودروی شخصی ندارند!



در طول ده سال گذشته، تهران به یک کارگاه بزرگ جاده‌سازی تبدیل شده است. در این مدت یعنی از سال 85 تا 95 جاده‌های زیادی در تهران با پول تراکم‌فروشی ساخته شد؛ در این ده سال، 231 کیلومتر بزرگراه در تهران ساخته شد در حالی‌که 52 درصد مردم شهر تهران خودروی شخصی ندارند! و همین تعداد از شهروندان نیازمند توسعه حمل‌ونقل عمومی شهرهستند تا با ازدحام و تراکم و در صف ایستادنِ کمتر، به محل کار  و خانه خود برسند. اما گویا تب جاده و بزرگراه سازی نیز مانند
تب سدسازی، چنان به جان برخی از مسئولان افتاد که بودجه‌ای را که می‌شد و باید به گسترش حمل‌ونقل عمومی اختصاص داد، صرف
بزرگراه سازی‌های متعدد کردند. در حالی‌که قول و وعده داده شده بود که سالی 25 کیلومتر مسیر برای مترو ساخته شود، اما از سال 85 تا 95 سالانه فقط 10 کیلومتر خط مترو ساخته شده.که البته با هزینه ساخت اتوبان‌ها و پل‌های دوطبقه‌ای که در این۱۰ سال برای نقاط و طبعا طبقه خاصی از تهرانی‌ها ساخته شد، می‎شد خطوط مترو را بیش از این‎که هست گسترش داد، اتوبوس‌ها و تاکسی‌های فرسوده را از رده خارج و نوسازی نموده و فکری به حال عموم مردمی کرد که در ازدحام و ترافیک در شهر تردد می‌کنند و ممکن است در طول سال حتی گذرشان به این بزرگراه‌ها نیفتد.
برداشت برخی از مسئولان در دو سه دهه اخیر از شاخص توسعه و رشد آن، بزرگ‌سازی و نه بهبود شرایط ویژه و عمومی جامعه بوده است. این بزرگ‌سازی‌ها زیان‌های بسیاری به محیط زیست-با سدسازی‌های بی‌رویه روی رودها و خشکیدن تالاب‌ها و دریاچه‌ها- و آلودگی هوا به واسطه فرسودگی ناوگان حمل و نقل عمومی کشور- با صرف هزینه صرفا برای بزرگراه سازی- و نه توسعه خطوط مترو و نوسازی حمل‌ونقل روگذر شهری- وارد کرده است؛ امید این است که از این پس، و با رسیدن به این درک بزرگ که بزرگ‌سازی، تنها نشانه شاخص توسعه کشور نیست، فکری به حال وضعیت کلی و عمومی کلان‌شهرهای کشور و وضعیت تردد مردم شود.