چرخه معیوب یارانه ها در صنایع غذایی

امروز "معضلات معیشتی" به دغدغه اصلی مردم تبدیل شده و مسئولان سعی می کنند با تمرکز بر این موضوع حداقل رضایت جامعه را فراهم کنند. لذا سعی شده تا با دادن یارانه و نرخ گذاری مصوب برای برخی کالاها، سبد معیشتی مردم را متعادل نگاه دارند. اینکه تا چه حد دولت در این زمینه موفق بوده مورد بحث نیست، بلکه روند نامناسب تخصیص این یارانه ها و نرخ گذاری مصوب مورد توجه است.

چرخه معیوب یارانه ها در صنایع غذایی

امروز "معضلات معیشتی" به دغدغه اصلی مردم تبدیل شده و مسئولان سعی می کنند با تمرکز بر این موضوع حداقل رضایت جامعه را فراهم کنند. لذا سعی شده تا با دادن یارانه و نرخ گذاری مصوب برای برخی کالاها، سبد معیشتی مردم را متعادل نگاه دارند. اینکه تا چه حد دولت در این زمینه موفق بوده مورد بحث نیست، بلکه روند نامناسب تخصیص این یارانه ها و نرخ گذاری مصوب مورد توجه است.
طی روزهای گذشته شاهد نارضایتی برخی دامداران و کشاورزان در شهرهای مختلف کشور بودیم. دامدارانی که از بابت گرانی و نبود علوفه و خوراک دام، گاوهای شیرده خود را به دست کشتارگاه سپرند و بعضاً تانکرهای شیر خود را به سبب نرخ مصوب غیرمنطقی کف خیابان خالی کردند، مرغدارانی که هزاران مرغ و جوجه گوشتی و تخم گذار خود را به خاطر نبود خوراک طیور دفن کردند، کشاورزانی که به سبب نرخ گذاری دولتی حتی هزینه های کاشت را هم بدست نیاوردند.
این سبک مدیریت یارانه ای محصولات غذایی تبدیل به یک چرخه معیوبی شده که هر طرف آن را اصلاح کنی مشکل از جای دیگر هویدا می شود. به عنوان مثال دولت گندم را از کشاورزان با نرخی مصوب خریداری می کند و با دادن یارانه به آن درصدد حفظ قیمت نان در سطحی است که همه مردم بتوانند هزینه آن را تحمل کنند. اما این کنترل دستوری قیمت نان باعث نارضایتی چرخه تولید کنندگان نان می شود و هریک به نوبه خود مجبورند برای جبران هزینه های خود اقدام به برخی تخلفات و کم فروشی ها و نهایتاً پایین آوردن کیفیت خدمات نمایند.
نتیجه این می شود که این چرخه معیوب در تلاقی یکدیگر قرار می گیرند و آرد و نان ارزان تبدیل به خوارک قاچاقی دام می شود! چرا که خوراک دام گران و کم است و دامدار برای تامین هزینه های خود و جبران نرخ مصوب دولتی به سراغ چرخه تولید نان می رود و این دو برای نجات خود از فشار هزینه ها به یکدیگر کمک می کنند. اما ضررکننده اصلی در این ماجرا بازهم مردم هستند که ثروتشان توسط دولت به صورت نادرست صرف می شود و چیزی عایدشان نمی شود.
اگر امروز دامداران مدعیند که دولت شیر را ارزان تر از آب معدنی نرخ گذاری کرده و نانوایان قیمت واقعی نان را دو برابر قیمت فعلی می دانند دقیقاً به سبب همین نامناسب بودن نحوه حمایت از اقلام استراتژیک مصرفی جامعه است که درحقیقت نه تنها کمکی به مردم نمی کند بلکه آسیب بیشتری به معیشت و وضعیت زندگی آنها وارد می سازد.
در این بین برخی فرصت طلبان و سودجویان نیز از معیوب بودن این چرخه جیب خود را پر می کنند و البته که در این فضا برخی مدیران و کارمندان نیز وارد می شوند و فساد را دوچندان می سازند. لذا این انتظار وجود دارد که دولت جدید که با شعار مبارزه با فساد قرار است عنان کار را به دست بگیرد،حداقل درباره این مشکلات ورود کند و این عرصه نامنظم  که سال هاست منابع اقتصادی و طبیعی کشور را هدر داده و هزینه های سنگینی بر مردم تحمیل کرده را ساماندهی
 کند.