عزم خدمت بیش از مسئولیت ارزش دارد

معنا و مفهوم بسیاری در دل تیتر خوابیده است و بسیاری حاضر به بیدار کردن گوش ها و وجدان ها نیستند. اما واقعیتی امروز در مناطق جنوب و جنوب شرقی کشور در جریان است که به گفته نماینده حوزه انتخاباتیشان در مجلس نبود آرد باعث شده تا مردم نان را به قیمت ۱۰ هزار تومان بخرند و باید برای خرید آن پارتی داشته باشند.

عزم خدمت بیش از مسئولیت ارزش دارد

 

 

معنا و مفهوم بسیاری در دل تیتر خوابیده است و بسیاری حاضر به بیدار کردن گوش ها و وجدان ها نیستند. اما واقعیتی امروز در مناطق جنوب و جنوب شرقی کشور در جریان است که به گفته نماینده حوزه انتخاباتیشان در مجلس نبود آرد باعث شده تا مردم نان را به قیمت 10 هزار تومان بخرند و باید برای خرید آن پارتی داشته باشند.
مصداق این وضعیت را در دوره جنگ جهانی و هجوم انگلیس ها در جنوب و روس ها در شمال می توان یافت که قحطی باعث شده بود تهیه نان تبدیل به امری خطیر و پرهزینه گردد. تاحدی که جا به جا کردن آرد بدون مجوزهای رسمی و امنیتی، قاچاق محسوب می شد.
اما امروز نه جنگی درکار است و نه کشور دچار قحطی شده، تنها عامل این وضعیت و انتشار چنین خبرهایی در این برهه نشان از سومدیریت هایی است که صرفاً در انجام صحیح و دقیق وظایفشان کوتاهی و یا اشتباه کرده اند. اینکه از این وضعیت بخواهیم علیه دولت استفاده کنیم و مدام بار مشکلات را به گردن آن بیندازیم نه منطقی و نه اخلاقی است. بلکه اگر قائل به تقسیم وظایف هستیم باید از مسئولان مربوطه در سطوح میانی این بازخواست صورت گرفته است که چطور نتوانسته اند روال توزیع آرد را به طور عادلانه و براساس نیاز مناطق مذکور تنظیم نمایند.
در اظهارات نماینده سیستان در مجلس آمده است که شرکت های حمل و نقل به سبب عدم به صرفه بودن قیمت باربری به این مناطق از بارگیری امتناع می کنند. چرا که ارسال زمینی بار به سمت مناطق حاشیه ای و روستایی به سبب آسیب هایی که طی دو سال اخیر براثر سیل وارد شده است، به شدت خراب است و رانندگان به سبب آسیب شدید به
کامیون ها در این مسیرها تردد نمی کنند و برایشان صرفه اقتصادی
 ندارد.
این امر باعث شده تا مردم مظلوم و محروم این منطقه تحت فشارهای مختلف معیشتی قرار بگیرند و حتی برای خرید نان نتوانند
 اقدام کنند.
اگر بخواهیم همچون همیشه با نامه نگاری و درخواست های رسمی و بروکراسی های رایج در میان ادارات و وزارتخانه ها اکتفا کنیم باید همچنان شاهد این ناکارآمدی ها و عدم خدمت رسانی عادلانه باشیم.باید از مدیران و مسئولان استانی پرسید که آیا هیچ راهی برای تامین آرد و یا نیازهای اولیه برای مردم این مناطق نداشتند. آیا میان مدیران استانی با نیروهای نظامی همکاری وجود ندارد تا از توان و امکانات لجستیکی ارتش و سپاه استفاده شود تا رفع مشکل، نیاز مردم را برطرف کنند. آیا یک بالگرد و یا هواپیما پیدا نمی شود که نان و یا آرد را به مناطقی برسانند که سیل راه ارتباطی آنها را از بین برده است.
باید بپذیریم که اگر نیت و عزمی جدی برای خدمت باشد، هیچ کار نشدنی وجود ندارد. کافی است تا یک مدیر و مسئول در هر سطحی با دیدن مشکلات مردم شخصاً و یا از طرف نهاد تحت امرش اقدام به فراهم سازی برخی امکانات از مراکز مختلف نماید. قطعاً کسی از او
نمی پرسد که چرا از چارچوب و حیطه وظایفش خارج شده، چرا که پشتوانه مردم را خواهد داشت و اقدامش مصداق عینی خدمت به کشور و ملت
خواهد بود.