حقیقت و حقیقت یابی همیشه آرامش بخش است

حادثه تلخ زاهدان موجب شهادت جمعی ازمردم بی گناه و برخی نظامیان گردید. حادثه از تهیج و تحریک جمعی از مردم به واسطه خبر تجاوز یکی از نیروهای نظامی به یک دختر بلوچ، صورت گرفت و در بین این تحریک احساسات عمومی برخی افراد مسلح از فرصت سواستفاده کردند مردم و ماموران انتظامی را به رگبار بستند. حادثه آنقدر تلخ و ناگوار است که نمی توان جز اقدامات تروریستی عاملی برای شهادت این مردم بی گناه مطرح کرد و گرنه اگر مردم عادی از قضیه ای دلخور و عصبی باشند که آتش به روی همشهریان خود نمی گشایند

حقیقت و حقیقت یابی همیشه آرامش بخش است

 

حادثه تلخ زاهدان موجب شهادت جمعی ازمردم بی گناه و برخی نظامیان گردید. حادثه از تهیج و تحریک جمعی از مردم به واسطه خبر تجاوز یکی از نیروهای نظامی به یک دختر بلوچ، صورت گرفت و در بین این تحریک احساسات عمومی برخی افراد مسلح از فرصت سواستفاده کردند مردم و ماموران انتظامی را به رگبار بستند. حادثه آنقدر تلخ و ناگوار است که نمی توان جز اقدامات تروریستی عاملی برای شهادت این مردم
بی گناه مطرح کرد و گرنه اگر مردم عادی از قضیه ای دلخور و عصبی باشند که آتش به روی همشهریان خود نمی گشایند.
مولوی عبدالحمید امام جماعت اهل سنت زاهدان مردم را به خویشتنداری و آرامش دعوت کرده و تا زمان مشخص شدن واقعیت ها از آنها خواسته تا دست به اقدامات تحریک آمیز نزنند تا فرصت برای دشمنان قسم خورده فراهم نگردد. این نشان از عقلانیت و بینش ایشان دارد که تشخیص می دهد در شرایط شلوغی و هرج و مرج تنها مردم بی گناه قربانی می شوند و منافع دشمنان محقق خواهد شد.
اما مسئله اصلی بحث بر روی گزاره "مشخص شدن واقعیت ها و حقیقت است." چرا ما همیشه در کشف و یافتن حقیقت دچار فوت وقت می شویم و چرا نمی توانیم به سرعت یک قضیه را علت یابی و از آن مهمتر مدیریت بحران تا زمان کشف واقعیت را در دستور کار قرار دهیم.
درموارد مختلف و تحریک آمیز که افکارعمومی بر سرآن عصبی است و دچار احساسات شدید می گردد، دستگاه های مسئول ما در حوزه های مختلف در خونسردی تمام و نهایتاً با بیان اینکه" ابعاد حادثه در دست بررسی است" خود را از افکارعمومی جدا می کنند و مردم می مانند و انبوهی از ابهام و احساسات پاسخ داده نشده و جبهه ای عظیم از
تخریب رسانه ای که از خارج کشور آنها را بمباران خبری می کنند. اما بازهم در داخل ما با همان خونسردی تأمل برانگیز نظاره گر ماجرا هستیم.
متأسفانه با این رویه بارها دستگاه ها و مسئولان و ماموران دچار برخوردهای شدید شده اند. ضمن اینکه درطرف مقابل نیز مردم هم دچار خشونت های پنهان دشمنان قرار می گیرند و حوادثی همچون حادثه زاهدان رخ می دهد. درحالی که در همین مورد نیز مقامات مسئول استانی و امنیتی و قضایی می توانستند خیلی سریع مسئله را پیگیری کنند و
تا پیش از مشخص شدن عوامل اصلی حادثه از مردم دلجویی کنند و آنها را مطمئن سازند که حقیقت را کشف و با عاملان آن به اشد مجازات برخورد خواهد شد.
این برای مردم قابل پذیرش نیست که دستگاه های مختلف امنیتی و اطلاعاتی با توان و امکاناتی که دارند نتوانند خیلی سریع مسئله ساده ای را پیگیری و آن را به نتیجه برسانند. این تعلل به منزله بی تفاوتی تلقی
می شود و بر خشم مردم می افزاید . این خشم از علت اصلی ماجرا تحریک آمیز تر خواهد بود چرا که مردم را از چارچوب حادثه رخ داده خارج و آنها را دچار خشم از بابت بسیاری از نارسایی ها و ناکارآمدی هایی می کند نتوانسته اند جوابی برای آن بیابند و کسی شنوای آنها نبوده است.
حادثه زاهدان نمونه ای از مواردی است که بی توجهی و یا عدم
اطلاع رسانی موجه درموردش موجب تلفات جانی و امنیتی به مردم گردید. انتظار می رود تا مسئولان نسبت به مطالبات مردم در عرصه های مختلف خیلی سریع ترتیب اثر دهند تا فرصت طلبان و سواستفاده گران سوار بر موج احساسات و اعتراضات مردم نشوند.