ضرورت اصلاح ساختار اطلاع رسانی برای ثبات جامعه

ثبات خاطر جامعه به علل مختلف سیاسی و اجتماعی برهم خورده است و اقدامات صورت گرفته در عرصه میدانی و رسانه ای نیز نتوانسته جامعه را به آرامش برساند.

ضرورت اصلاح ساختار اطلاع رسانی برای  ثبات جامعه

 

 

ثبات خاطر جامعه به علل مختلف سیاسی و اجتماعی برهم خورده است و اقدامات صورت گرفته در عرصه میدانی و رسانه ای نیز نتوانسته جامعه را به آرامش برساند.
متأسفانه مفهوم آرامش برای مسئولان محدود به برچیده شدن شلوغی های خیابان گردیده است و وجوه دیگر نیاز به ثبات اجتماعی مورد توجه قرار نمی گیرد.
این عارضه با فعالیت ۲۴ساعته رسانه های خارجی مدام تشدید
می شود و روایت های متناقض از حوادث از سوی مراجع داخلی موج
بی اعتمادی و تشدید نا آرامی های اجتماعی را موجب گردیده است.
مردم ذهن و روانشان از تواتر و بمباران خبری خسته است چرا که منبع قابل اعتمادی را نمی یابند. از یکسو در پس ذهنشان می دانند که رسانه های فارسی زبان لندنی براساس سیاست های دشمنان فعالیت می کنند و به فکر داغتر کردن آتش تنور خود هستد.
اما از سوی دیگر در بیان روایت حوادث در داخل کشور شاهد تکثر و بی پشتوانه بودن صدق اخبار هستند.
در مورد فوت یک نوجوان در اردبیل تنها دریک روز شاهد چندین مصاحبه و چند روایت بودیم! از اقوام متوفی گرفته تا مقامات استانی و نمایندگان و مجلس و چهره های ملی هریک موضعی متفاوت و روایتی متناقض از دیگری بیان داشتند. حال مردم باید به کدام
 اعتماد کنند؟!
آیا خانواده متوفی درست می گویند یا چهره های ملی؟! نمایندگان مجلس از حقایق مطلعند یا مقامات استانی؟! دست آخر گزارش پزشکی متفاوت تر از تمام این روایات منتشر می شود!.
ما دچار عارضه حقیقت یابی در کشور هستیم و این آفت صرفا به سبب خروج مسیر اطلاع رسانی از کانال رسانه های مستقل داخلی و روایت نگاری خبرنگاران و روزنامه نگاران از حوادث جاری کشور
می باشد.
متأسفانه در این معادله حقیقت یابی، اهالی و اصحاب خبر و رسانه از جایگاه خود دورمانده یا دور نگه داشته شده اند! به همین دلیل روایت موثقی از حوادث و رویدادها منتشر نمی شود که مرجع پذیرش و اعتماد عمومی گردد و ناچارا جامعه در باتلاق خبری فرو می روند از بیرون گود هرکس خود را محق در بیان ادعاها می داند.
اگر منبعی مشخص و موثق در کشور وجود داشته باشد و سبک حقیقت یابی ها بر پایه و اصول حرفه ای خبری دنبال شود، خبرنگاران و رسانه های اطلاع رسان در قبال اخبار خود مسئول خواهند بود و جامعه در مواجهه با این رویکرد می توانند پایگاهی مورد اعتماد داشته
 باشند.
اگر قرار بر ادامه رویه کنونی باشد، صرفا جامعه را در گرداب خبری و شایعات و روایات سلیقه ای رها خواهیم کرد و حاصلش جز
بی اعتمادی اجتماعی و دریافت خوراک مسموم خبری از سوی
رسانه های خارجی،نخواهد بود.