کنترل دلار با تنبیه اقشار ضعیف!؟

شاید دیگر برای هیچ ایرانی رکوردزنی های دلار تعجب برانگیز نباشد و اگر هر روز هم هزار تا دوهزار تومان روی قیمت آن برود کسی را آشفته نسازد. چرا که کاری از دستشان بر نمی آید و علت گرانی آن مدام بین دولت و سرمایه داران دست به دست می شود.

کنترل دلار با تنبیه اقشار ضعیف!؟

 


شاید دیگر برای هیچ ایرانی رکوردزنی های دلار تعجب برانگیز نباشد و اگر هر روز هم هزار تا دوهزار تومان روی قیمت آن برود کسی را آشفته نسازد. چرا که کاری از دستشان بر نمی آید و علت گرانی آن مدام بین دولت و سرمایه داران دست به دست می شود. یک روز گفته می شود دولت با داشتن منابع اصلی ارز عامل قیمت گذاری دستوری
می گردد؛ روز دیگر مسئولان می گویند به سبب التهابات سیاسی همچون مذاکرات و یا اتفاقات اجتماعی اخیر درکشور اقشار سرمایه دار منابع مالی خود را به دلار تبدیل کرده اند و عامل گرانی آن در بازار شده اند!
هرکدام که درست بگویند فرقی به حال مردم عادی و حقوق بگیر و کارگر و کارمند ندارد، چرا که نه پولی دارند که دلار بخرند و نه
 سرمایه ای که نگران کاهش ارزش آن باشند. در این وانفسای ارزی تنها منفعتی که برای برخی اقشار ضعیف دارد این است که با دادن کارت ملی خود به دلالان سهمیه دلار بگیرند و درازای آن یک میلیون تومان دستخوش بگیرند!.
کار این اقشار مورد تأیید نیست و همواره تأکید کرده ایم که
سیاست های رانتی در حوزه ارز باید اصلاح شود تا چشم طمع خرد و کلان به آن دوخته نگردد. اما باید پرسید آیا سیاست های کلان ارزی کشور با سهمیه دوهزار دلاری با کارت ملی بالا و پایین می شود که بخواهیم این مردم را متهم و مورد مجازات قرار دهیم.
درهمین فقره اخیر اخباری درمورد تغییر دهک یارانه ای گیرندگان دلار مطرح شده است که از این پس آنها که دلار سهمیه ای می گیرند باید منتظر تغییر در پرداخت یارانه نقدی باشند. کسی دفاع از
رانت خواری خرد نمی کند، اما واقعاً قطع یارانه این اقشار ضعیف که برای کسب یک میلیون درآمد در این بازار ارزی اقدام می کنند چاره کار و مدیریت کارساز در بازار ارز می باشد؟!
متأسفانه درچنین مواردی همواره قوانین بازدارنده و تنبیهی برای ضعیف ترین و پایین ترین اقشار و افرادی است که در چرخه اختلال ارزی نامشان آورده می شود و ریشه های اصلی چنین معضلاتی مورد بررسی و برخورد قرار نمی گیرد.