ارزش ریال را حفظ کنیم؛ تضعیف دلار پیشکش!

بی اعتنایی نرخ دلار به اظهارات مسئولان اقتصادی کشور بیانگر این موضوع است که هیچ طرح و برنامه ای برای کنترل و مدیریت این وضعیت وجود ندارد و اساساً این ابهام را تقویت کرده است که حفظ این نرخ ها شاید تأمین کننده نیازهای مالی دولت در هزینه های جاری می باشد. اگر هم این موضوع را نپذیریم باید اذعان کنیم که دولت قادر به کنترل این وضعیت نیست و دلار در کانال ۴۰ هزارتومان جولان می دهد و هیچ ابایی هم برای رسیدن به ۵۰ هزارتومان را ندارد.

ارزش ریال را حفظ کنیم؛ تضعیف دلار پیشکش!

 

 

بی اعتنایی نرخ دلار به اظهارات مسئولان اقتصادی کشور بیانگر این موضوع است که هیچ طرح و برنامه ای برای کنترل و مدیریت این وضعیت وجود ندارد و اساساً این ابهام را تقویت کرده است که حفظ این نرخ ها شاید تأمین کننده نیازهای مالی دولت در هزینه های جاری می باشد. اگر هم این موضوع را نپذیریم باید اذعان کنیم که دولت قادر به کنترل این وضعیت نیست و دلار در کانال 40 هزارتومان جولان می دهد و هیچ ابایی هم برای رسیدن به 50 هزارتومان را ندارد.
درچنین وضعیتی شنیدن برخی اظهارات و واکنش ها از سوی برخی مدیران و مسئولان واقعاً دردآور است. دردآور از این حیث که انسان را
به تعجب و تأمل وا می دارند و این گمان می رود که ایشان اصلاً در این کشور زندگی نمی کنند یا متوجه اوضاع و شرایط کشور نیستند.
از یکسو هیچ برنامه مشخص و معینی برای هدف گذاری کنترل ارز وجود ندارد، از سوی دیگر هدف هایی غیرقابل باور و بی ربط را مطرح می کنیم. مدام در نشست و همایش و یا گفتگوی اقتصادی از برنامه های اقتصادی و تجاری با شرکای خارجی حرف می زنیم و بیان می داریم که با هماهنگی های صورت گرفته میان طرفین با استفاده از ارزهای ملی
دو کشور درصدد تضعیف جایگاه دلار در مبادلات جهانی خواهیم بود!.
حرف بر سر این است که اساساً ما در کجای این مبادلات جهانی هستیم که بخواهیم نقشی تغییر دهنده در مبادلات ارزی تجاری دنیا داشته باشیم. آیا از وضعیت خود درک نداریم یا صرفاً می خواهیم حرفی بزنیم و بگذریم؟! طبق اعلام گمرک، کل مبادلات تجاری ایران با شش کشورخارجی
می باشد، که با اکثر آنها به سبب تحریم های مالی به صورت تهاتر و یا خط اعتباری غیر مستقیم کار می کنیم. حال با چنین اوضاعی چطور
می خواهیم زمینه تضعیف دلار را فراهم کنیم، مشخص نیست!.
جدای از این مسائل اگر ما توان و پتانسیلی برای مدیریت پولی داریم، بهتر است آن را در عرصه داخلی به کار گیریم و ارزش پول ملی را تقویت کنیم و این چنین رکوردهای نابودی ریال را به برای خود ثبت نکنیم.
وضعیتی که دلار برای معیشت و زندگی مردم به بار آورده است قابل وصف نیست و وخامت آن به قدری است که هرگونه تلاش مردم برای درآمدزایی در برابر اثرات تورمی آن بی فایده شده و توانی برای جبران این وضعیت نیست.
اینکه چرا مسئولان کشور علیرغم مشاهده این وضعیت اقدامی صورت نمی دهند و برنامه ای برای کنترل وضعیت نرخ ارز ندارند واقعاً تأمل برانگیز است. اما باید بدانند که این اوضاع و احوال با توجه به نزدیک شدن به
 ایام پایانی سال و افزایش خودکار تقاضا برای انواع کالاها خود به خود نوعی افزایش قیمت ها را رقم خواهد زد. حال با کوچکترین عکس العمل دلار نسبت به این اوضاع، مشخص نیست چه بلایی برسر مردم با گرانی های آخر اسفند بیاید.
اما این تازه شروع بحران مالی و تورمی برای سال آتی خواهد بود. با پایان سال 1401 و شروع سال جدید یک جهش قیمتی را در انواع کالا و خدمات خواهیم داشت. این درحالی است که در خوشبینانه ترین حالت دلار در کانال 40 بماند و مرزهای 50هزارتومان را لمس نکند. این آثار تورمی به هیچ وجه سنخیتی با درآمدها و منابع مالی جامعه ندارد. این بن بست اقتصادی چطور می خواهد گشوده شود و دولت چه برنامه ای برای آن دارد حتی قابل حدس نیست، چه برسد به پیش بینی!.