رفع مطالبات حداقلی ، احتیاج مبرم برای مردم

مسلما در هر شرایطی اگر حق انتخاب وجود داشته باشد، گزینه ایده آل مورد توجه همگان قرار خواهد گرفت.

رفع مطالبات حداقلی ، احتیاج مبرم برای مردم

 

مسلما در هر شرایطی اگر حق انتخاب وجود داشته باشد، گزینه ایده آل مورد توجه همگان قرار خواهد گرفت.
اما زمانی که مشکلات افراد را در تنگنا قرار دهند، داشتن یک شرایط عادی مطالبه ای مطلوب جلوه خواهد کرد. چرا که خستگی و تحمل فشارهای مختلف تاحدی قابل تحمل خواهد بود و پس از آن عبور از وضعیت سخت رسیدن به یک ساحل امن آرزویی عمومی خواهد بود.
ملت ایران امروز به آن وضعیتی رسیده است که خواسته اش داشتن یک زندگی و شرایط عادی است. اینکه یک شغل و درآمد ثابت داشته باشند، بتوانند سرپناهی داشته باشند و در یک خط کم نوسان امورات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را دنبال
کنند.
این صفت "عادی" مطالبه ای اجتماعی است که  ابعادش سایر وجوه کشور را در بر می گیرد.
هر ایرانی در ذهن خود مرور می کند که چرا نمی تواند به صورت عادی وارد سیستم تجارت جهانی شویم، چرا یک اینترنت آزاد و معمولی نداریم، چرا از بارش برف لذت نمی بریم، چرا بدون باد هوای پاک نداریم،چرا خرید خودرو و مسکن محال جلوه می کند،چرا تأمین
 هر گونه مایحتاج مردم تبدیل به یک بحران می شود، و مسائل بسیاری از این جنس در بین اقشار جامعه مورد ابهام
است.
تمام این مطالبات در سطح خواسته های ابتدایی و حداقلی در هر جامعه ای تلقی می شود، اما چرا نمی توانیم این خواسته با صفت"عادی" را برای جامعه فراهم کنیم، ناشی از نوع نگرش و عملکرد ما در حوزه های مختلف سیاست داخلی و سیاست خارجی
است.
ناگفته نماند بسیاری از این کمبودهای عادی بسته به عملکرد ما در حوزه سیاست خارجی می باشد. اینکه چطور دیگر کشورهای دنیا با داشتن حداقل های دموکراسی در ساختار داخلی توانسته اند جایگاهی مقبول در عرصه جهانی داشته
باشند.
این‌ مقبولیت جهانی باعث بهره مندی آنها از مزایای روابط
بین الملل گردیده است و بسیاری از کمبودهای داخلی خود را برطرف و با ایجاد رفاه عمومی بسیاری از ناکارامدی های سیاسی خود را پوشش دهند.
جان کلام اینکه مردم ما نیز با داشتن یک شرایط عادی در حوزه زندگی فردی و ثبات در عرصه سیاست خارجی مطالبه زیادی ندارند. این حداقل حقوقی است که باید برای ملت فراهم
کرد.