کارشناسی و قانونمند شدن محرومیت ها

روزگذشته در پمپ بنزین یک افسرراهنمایی و رانندگی با موتور درحال سوخت گیری و همزمان در طرف دیگر جایگاه خانمی با موتور کوچکش درحال حساب کردن مبلغ سوختش بود. افسر مذکور سوئیچ موتور خانم موتورسوار را برداشت و گفت مدارکت را بیار جلو.

کارشناسی و قانونمند شدن محرومیت ها

روزگذشته در پمپ بنزین یک افسرراهنمایی و رانندگی با موتور درحال سوخت گیری و همزمان در طرف دیگر جایگاه خانمی با موتور کوچکش درحال حساب کردن مبلغ سوختش بود. افسر مذکور سوئیچ موتور خانم موتورسوار را برداشت و گفت مدارکت را بیار جلو.
خانم موتور سوار هم مدارکش رابه افسرداد درحالی که باورش نمی شد با داشتن کلاه ایمنی و مدارک کامل همچون بیمه و حتی پوشش کاملاً مناسب، بدون هیچ تخلفی از قانون موتورش به پارکینگ اعزام شود!.
 زن گریه می کرد و افسر می گفت نباید سوار موتور شوید غیر قانونی است!.
از این موارد طی ایام اخیر زیاد دیده شده و حضور در مراکز ترخیص و اداره های راهنمایی و رانندگی نشان می دهد که به طور روزانه خانم زیادی با مشکل موتور سواری مواجهند. این درحالی است که موتورسواری زنان درهیچ کجای قانون منع نشده است اما دستورات مختلفی برای برخورد با آنها از سوی دستگاه ها و نهادهای مختلف صادر می شود که اکثراً متناقض  است.
واقعاً تأمل برانگیز است که چرا این نوع برخوردهای سلبی با زنان موتورسوار صورت می گیرد. از یکسو ما ورزش قهرمانی موتور سواری را برای زنان راه انداخته ایم، اما موتور سواری در شهر را برای آنها ممنوع
می کنیم. این که زنان عقب موتور به عنوان ترک نشین باشند اشکالی ندارد، اما اگر 20 سانت جلوتر بیایند انواع مشکلات اجتماعی و قانونی رخ می دهد!.
این درحالی است که به عینه مشاهده می کنیم که زنان موتور سوار اغلب از کلاه ایمنی و تجهیزات مختلف برای مواجهه با خطر احتمالی استفاده می کنند و اکثراً نیز از موتورهای برقی و کوچک برای رفت و آمدها در مسیرهای کوتاه بهره می گیرند. بسیاری از زنان موتور سوار صبح و
بعداز ظهر فرزندان خود را به مدرسه و مهدکودک می رسانند و نقش بسزایی در کاهش ترافیک و آلودگی هوا دارند.
این رویه علاوه بر کمک به مسائل اتلاف وقت و هزینه در ترافیک، موجب کاهش هزینه های مالی برای خانواده نیز گردیده است به گونه ای که دیگر نیازی به سرویس مدرسه و گرفتن تاکسی های اینترنتی نیست و خانم خانه می تواند بسیاری از اموری را که بر دوش همسرش افتاده را به سادگی انجام دهد. حال در این قضیه کجای کار اشکال دارد مشخص نیست!.
یادمان نرود که تا چندسال پیش دیدن زنان با دوچرخه و رکاب زدنشان در خیابان ها برای عموم تعجب برانگیز بود و همان زمان نیز برخی معترض بودند که چرا زنان باید دوچرخه سوار شوند و این برخلاف فرهنگ ایرانی اسلامی است و باید آن را غیر قانونی اعلام کرد و با زنان دوچرخه سوار برخورد کرد!
اما دیدیم که به مرور این قضیه در جامعه حل شد و دیگر برای کسی اهمیت نداشت که زنان برای تفریح و یا ورزش و یا حمل و نقل از دوچرخه استفاده می کنند. باید نگاهی معقول به مسائل اجتماعی داشته باشیم و
بی جهت برای مردم و کشور هزینه ایجاد نکنیم. در قضیه پمپ بنزین که در بالا ذکر شد اگر فردی از گوشه ای دیگر گوشی تلفن خود را در
می آورد و تصویر برداری می کرد و آن را برای شبکه های فارسی زبان خارجی می فرستاد، معلوم نبود چه غوغایی برپا می شد و از کاهی کوه می ساختند و هزار یک داستان دیگر بر آن سوار می کردند.
اینها هزینه هایی است که خودمان برای آن خوراک درست می کنیم. درحالی که اساساً هیچ نیازی به حساسیت های بی مورد در این باره نیست.