ضرورت درک منافع در بازسازی روابط دیپلماتیک در سطح منطقه

حضور وزیر خارجه عربستان در کشورمان خبری بود که بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت.

ضرورت درک منافع در بازسازی روابط دیپلماتیک در سطح منطقه

حضور وزیر خارجه عربستان در کشورمان خبری بود که بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت.
بیش از 7سال رابطه میان دو قدرت منطقه ای قطع بود و طرفین تا آنجا که توانستند علیه منافع یکدیگر اقدام کردند. 7سالی که می توانست در مسیر سازندگی و یا حداقل کاهش هزینه های تحمیلی برکشورمان طی شود، که نشد!.
درهمین زمینه با گذر از گذشته و نگاه به آینده باید بر ضرورت درک منافع و شرایط متقابل در بازسازی روابط دیپلماتیک در سطح منطقه اشاره داشت. شکی نیست که طرفین در راهبرد منطقه ای و جهانی خود اختلافات بسیاری دارند، اما وقتی برای بازسازی روابط پا پیش می گذارند چاره ای جز حرکت بر مدار مشترکات و زمینه های امکان همکاری با یکدیگر  ندارند.
یکی از اساسی ترین مشکلات ما در عرصه سیاست خارجی و تعامل با دیگر کشورها، برنداشتن عینک "ایدئولوژی های ارزشی" خود در برخورد با آنهاست. متأسفانه ما همه چیز را، حتی طرف مقابلمان را با همین عینک می نگریم و گمان می کنیم که آنها نیز دنیای اطراف را مثل ما می بینند!. ناگفته نماند این گمان بعضاً از حد خود می گذرد و انتظار داریم تا دیگران نیز همچون ما به امورات کشوری و منطقه ای و جهانی بنگرند و حتی برایشان تعیین تکلیف می کنیم که چی به صلاحشان هست و چی برایشان خطر دارد!.
درحالی که روابط بین الملل از دوران سنتی خود و دوستی ها و همگرایی های بی قید و شرط عبور کرده و کشورها تنها براساس منافع، سطح روابطشان با نزدیک ترین دوستان و حتی دشمنان را تعریف
می کنند.
وزیرخارجه عربستان در جمع خبرنگاران در ساختمان وزارت خارجه کشورمان به موضوع بسیار مهمی اشاره کرد و گفت: "بهبود این روابط (ازسرگیری روابط تهران و ریاض) بر اساس اصلی از جمله احترام متقابل، عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر و پایبندی به منشور سازمان ملل استوار است."
این تعبیر وزیرخارجه سعودی بیانگر درک این کشور از شرایط نوین جهانی است که در آن هیچ نگاه ارزشی و یا دوستی های تضمین شده وجود ندارد. وی در حقیقت تداوم ارتباط و پایبندی کشورش به تعامل با ایران را منوط به این سه شرط اساسی نمود و حرفی از «اخوت و برادری، هم کیشی و باورهای مذهبی، اقتضائات جهان اسلام و مبارزه استکبار جهانی» و مسائلی از این دست نزد.
چرا که هدفگذاری کشورش برپایه چنین مسائلی طرح ریزی نشده است و ضرورتی هم برای حرکت در این مسیر و افزایش هزینه های داخلی و منطقه ای در نظر ندارد. امروز کشورهای نیازمند آرامش و صلح و بهره گیری از این موضوع برای کسب منافع مشترک در تعامل با یکدیگر هستند.
مسائلی همچون مراودات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، موضوعات محیط زیستی، همکاری های علمی و فناوری، توسعه صنعتی و مسائلی از این جنس موجب تعمق ارتباط میان کشورها گردیده است. امروز می بینیم که قوی ترین و معتبرترین گروه های بین المللی با حضور کشورهای توسعه یافته حول مسائلی همچون محیط زیست و سپس اقتصاد شکل گرفته اند. لذا باید نگرش خود را با این تغییرات و اصلاحات همراستا کنیم و حتی نگاه ایدئولوژیک خود را با معیارهای جدید به روزرسانی نماییم.