فرهنگ شادی را از یاد برده ایم

در گفتگو با چند جوان دهه هشتادی در مورد گذران اوقات فراغت صحبت می کردیم که در ایام تابستان چگونه برای خود برنامه ریزی مفرح می سازند و از چه امکاناتی برخوردارند.

فرهنگ شادی را از یاد برده ایم

در گفتگو با چند جوان دهه هشتادی در مورد گذران اوقات فراغت صحبت می کردیم که در ایام تابستان چگونه برای خود برنامه ریزی مفرح می سازند و از چه امکاناتی برخوردارند.
نکته جالب و مشترک این چند نفر در پاسخ به این سئوال مکث و تأمل معنادارشان بود که برای پاسخ به چنین سئوالی نیاز به وقت و بررسی احتمالات فکری و ذهنی خود داشتند. برخی از آنها گزینه هایی همچون مسافرت، ورزش، دورهمی دوستانه، بازی مافیا در پارک، سینما و برخی موارد دیگر که بیانش در این متن امکان پذیر نیست را مطرح کردند که جز واقعیت های جامعه امروز است و حسرت برانگیز که هیچ کدام اشاره ای به مطالعه کتاب نداشتند!.
با این اوصاف آنچه از بیان موردی تفریحات این چند نفر مشخص بود، عدم آشنایی جامعه با فرهنگ شادی است. درگیری با مشکلات فراوان مالی و فشارهای معیشتی سال به سال و نسل به نسل، ما را از داشتن و ساختن اوقات خوش برای خود و بروز هیجانات شاد باز داشته است.
رفتن به مسافرت ، ثبت نام در باشگاه ورزشی، رفتن به سینما و تأتر، رفتن به کنسرت موسیقی، بازدید از مراکز فرهنگی و هنری و حتی رفتن به یک پیک نیک نیم روزی ما را دچار چرتکه اندازی می کند که اگر این کار را بکنیم چقدر هزینه دارد و در نهایت از انجام آن منصرف می شویم!.
همین مسئله باعث شده تا فرهنگ شادی و داشتن اوقات مفرح رفته رفته از گوشه ذهن مردم محو شود و به محدودترین موارد خود ختم گردد.
این درحالی است که اگر به موضوع اوقات فراغت جوانان و کل جامعه پرداخته شود و زمینه سرگرمی و بروز هیجان را در آنها فراهم کنند، جلوی بسیاری از انحرافات و حتی جرائم در سطح جامعه گرفته می شود.
در یک مورد از پاسخگویی جوانان به چگونگی گذران اوقات فراغت، رفتن به قهوه خانه و کشیدن قلیان مطرح شد. امروز جوانان زیادی وقت خود را در قهوه خانه ها می گذرانند و در این فضای مسموم علاوه بر اینکه سلامت خود را در معرض خطر قرار می دهند، با آسیب های بسیاری همچون آشنایی با مواد مخدر، مصرف و فروش آن آشنا می شوند.
در بعضی مواقع اگر بیکار و جویای کار باشند در فضای قهوه خانه به راحتی می توانند در دام بزهکاران سابقه دار بیفتند و در جرائمی همچون کیف قاپی و سرقت گوشی و زورگیری و... مشارکت کنند. همه این موارد یک دلیل ساده دارد و آن هم "ارزان بودن قلیان کشیدن" است. وقتی یک جوانان قدرت پرداخت بلیط 200 هزارتومانی استخر و شهریه1 تا 2 دومیلیون باشگاه را ندارد و برای رفتن به سینمایی دو نفره حداقل 500 هزارتومان باید در جیبش داشته باشد، پر واضح است که در روز دو یا سه بار به قهوه خانه می رود و هر بار دو ساعت وقت خود را در آنجا با هزینه ای 30 تا 50 هزارتومانی سپری می کند.
مسلماً قیمت و ارزان بودن قلیان مدنظر نیست؛ بلکه مراد عدم آموزش و فراهم سازی امکانات لازم برای گذران اوقات فراغت برای جامعه و به ویژه نسل جوان است.
ما فرهنگ شادی را بلد نیستیم چون وقت و هزینه و امکاناتش برایمان فراهم نیست. اگر می خواهیم روحیه و روان جامعه به سمت شادی و هیجان سالم گرایش پیدا کند باید اسباب و لوازم آن را مهیا کنیم. درغیراین صورت انتظار برای داشتن جامعه ای اخلاقی و بدور از انحرافات مختلف توقعی بی جاست.