ضرورت درک پیام تحولات اخیر در خاورمیانه

تمامی توجهات و واکنش ها در تمامی موضوعات جهانی معطوف به وقایع اخیر در سرزمین های اشغالی و عملیات غافلگیرانه حماس در شهرک های یهودی نشین و رویارویی با نیروهای نظامی اسرائیل گردیده است. بی سابقه بودن این سطح از عملیات نظامی در عمق سرزمین های اشغالی و این حجم از تعداد کشته شدگان و اسرا به ویژه درجه داران نظامی ارتش اسرائیل بر اهمیت موضوع افزوده است.

ضرورت درک پیام تحولات اخیر در خاورمیانه

تمامی توجهات و واکنش ها در تمامی موضوعات جهانی معطوف به وقایع اخیر در سرزمین های اشغالی و عملیات غافلگیرانه حماس در شهرک های یهودی نشین و رویارویی با نیروهای نظامی اسرائیل گردیده است. بی سابقه بودن این سطح از عملیات نظامی در عمق سرزمین های اشغالی و این حجم از تعداد کشته شدگان و اسرا به ویژه درجه داران نظامی ارتش اسرائیل بر اهمیت موضوع افزوده است.
این تحولات درحالی انجام گرفت که بسیاری از رسانه ها و مقامات آمریکایی و اسرائیلی در حول محور پیمان ابراهیم و عادی سازی روابط با عربستان سعودی می چرخیدند و به هیچ وجه تصور چنین حرکتی از سوی حماس و نیروهای مقاومت با چنین امکانات و هزینه هایی را نداشتند.
اما این تحیر با واکنش کشورهای عربی به ویژه عربستان و قطر تکمیل شد و این دو کشور در واکنش های رسمی ضمن توصیه طرفین به ضرورت توقف حملات نظامی این حادثه را ناشی از عملکرد دولت راستگرای افراطی اسرائیل و بی توجهی ها به مسئله شهرک سازی ها دانستند که برای اهل فهم بیانگر نوعی همراهی ضمنی با این جریان قلمداد می شود.
حادثه اخیر نشان داد که هنوز در بطن جامعه عربی تمایلات برای مواجهه با نفوذ اسرائیل در پهنه سرزمین فلسطین وجود دارد حتی اگر در حیطه دیپلماسی شواهد چیز دیگری را نشان دهد. نکته دیگر واکنش های منفعلانه و یا خنثی از سوی کشورهایی همچون روسیه و چین بود. این دو قدرت شرقی به صورتی کاملاً خنثی به این رویداد توجه کردند.
ضمن اینکه واکنش ها از سوی آمریکا و اروپا نیز خود قابل تفسیر است. هرچند که آمریکا و انگلیس اعلام کرده اند که آماده تأمین هرگونه نیاز اسرائیل در این مواجهه نظامی است، اما کیست که نداد اسرائیل تا چه سطحی از آمادگی نظامی در زمینه تسلیحات نظامی است به عبارتی این نوع واکنش ها به منزله از گردن خود برداشتن نوعی مسئولیت در قبال تأمین رضایت لابی یهود در سطح جهانی می باشد.
در بطن این واکنش های می توان نارضایتی جهانی نسبت به عملکرد دولت راستگرا و افراطی تل آویو را مشاهده کرد. طی سال های گذشته اسرائیل هرگونه مذاکره و سفارش از سوی غرب مبنی بر توقف شهرک سازی ها و توافق برای بازگشت به مرزهای 1967 را با تمسخر  بی پاسخ و یا با آن مخالفت کرده است.
اما آنچه از دل این حادثه می تواند به عنوان یک چشم انداز برای آینده مورد توجه قرار گیرد، فهم کشورهای منطقه از شرایط و ضرورت اصلاح رویه های سنتی است. اعراب به ویژه عربستان، امارات و قطر به این درک رسیده اند که می توانند با تحولات اقتصادی و اصلاحات مدنی خود را در قامت قدرت های اثرگذار بر تحولات جهانی نشان دهند بدون آنکه تنش و یا حساسیتی را تحریک و ایجاد کنند.
شکی نیست که سفرهای علنی و دیدارهای پنهان با مقامات کشورهای مختلف از جمله قطر و عربستان، در جهت تأمین نیازهای مالی و لجستیک و برنامه ریزی های سازمانی است. اما دراین بین همگان می کوشند تا هزینه های تقابل با اسرائیل و آمریکا را بکاهند اما درعمل کار را به سمت و سویی ببرند که منافعشان را تکمیل کند. نهایتاً باید به این مسئله اشاره داشت که نتیجه رویارویی نیروهای مقاومت با ارتش اسرائیل در مقطع کنونی با طولانی شدن زمان درگیری ها مدام بر منافع حماس و همپیمانانش خواهد افزود. اما نباید این نکته را نیز فراموش کرد که اسرائیل با انبوهی از حمایت ها و امکاناتی که در دست دارد می تواند تلفات و هزینه ها را در منطقه افزایش دهد. برای پیش بینی نتایج کمی زود است اما قطعاً باید برای تغییر وتحولاتی بنیادی در خاورمیانه آماده بود و پیش از پایان این وقایع به درک صحیحی از موقعیت و سیاست کشورهای منطقه رسید.