پالس های معنادار اقتصاد در برابر تحولات سیاسی

حوادث در سرزمین های اشغالی به قدری با اهمیت است که نمی توان اثرات آن را بر کنش و واکنش های جهانی در عرصه های مختلف را نادیده گرفت. جدای از مسائل نظامی و امنیتی باید به اثرگذاری تحولات میدانی بر حوزه اقتصادی جهان توجه
ویژه داشت.
طی دو روز گذشته بازار دلار و طلا در کشورمان به درگیری های نظامی حماس و اسرائیل نگاه ویژه داشته است. دلار پس از 6ماه متوالی سکون و تثبیت در کانال 40 هزارتومان به یکباره وارد کانال 50 هزارتومان شد و تا لحظه نگارش این متن از مرز 52هزار500 تومان هم گذشته است. همچنین قیمت سکه نیز در حالتی مشابه دلار روزهای رکود خود را دنبال می کرد که به یکباره واکنشی جهشی به اخبار نشان داد و وارد کانال 30 میلیون تومان شد.
بورس نیز در واکنشی معکوس تنها در دوروز چند درصد ریزش را تجربه کرده است که موجب سرخوردگی شدید سهامداران گردیده است.
اما نکته قابل تأمل عدم پیروی اقتصاد از سیاست حاکم می باشد. در قضیه درگیری حماس با اسرائیل از همان شب اول شاهد جشن مقاومت بودیم. این یعنی حوزه سیاست کشور از روند کنونی رضایت کامل دارد که در شور و شعف است. اما چه می شود که اقتصاد از سیاست های رسمی پیروی نمی کند و واکنش های منفی از خود نشان می دهد؟!
مگر نه این است که در حوزه سیاسی دستاوردی بزرگ حاصل شده، پس چرا اثرات مثبت این سیاست در حوزه اقتصاد جایی ندارد و حتی عکس عمل می کند؟!
این موضوع بیانگر نوعی اضطراب در عرصه اقتصادی است و نشان می دهد که وضعیت مطلوب اقتصادی تنها در بستر آرامش و ثبات محقق خواهد شد. این موضوع ربطی به دستاوردها و پیروزی های جبهه مقاومت ندارد، بلکه قاعده ای کلی است و حتی اگر معادلات اخیر در فلسطین برعکس می شد و اسرائیل اقدام به حمله گسترده به غزه می کرد نیز همین واکنش های منفی را در حوزه اقتصادی می دیدیم و حتی بدتر از این.
به همین سبب است که اقتصاد ما طی سال های گذشته همواره دچار افت و خیز بوده و هر زمان که بابی برای کاهش تنش ها باز می شده شاهد بهبود شرایط بودیم و هر زمان که خبری و یا کنشی در جهت تقابل و افزایش تنش ها رخ داده شاهد نزول اقتصاد و برهم خوردن بازار بوده ایم.
این مسئله باید برای ما موجب درک بهتر شرایط گردد چرا که به عینه می بینیم حتی زمانی که تحولات سیاسی بر وفق مراد ماست اما اقتصاد راه خود را می رود و واکنش هایی متفاوت از خود نشان می دهد. این موضوع بیانگر قاعده ای کلی است که در بالا گفته شد و اثرگذاری بر آن نیز می تواند از طریق برنامه ریزی و اصلاح دنبال شود. قطعاً در این مسیر تنش زدایی سیاسی در ابعاد منطقه ای و جهانی راهگشای ما خواهد بود.