واقعیت این است که کار فرهنگی بلد نیستیم!

چند روز قبل خبری درمورد "شرط صدور شناسنامه برای نوزادان با کاشت یک نهال" در ایلام منتشر شد که نهایتاً روزگذشته تکذیب گردید و به قولی پرونده آن بسته شد. خبر منتشر شده در نگاه اول کمی ابهام برانگیز بود و اما با قدر تأمل مخاطب به خود می گفت چه کار جالبی است...

واقعیت این است که کار فرهنگی بلد نیستیم!

چند روز قبل خبری درمورد "شرط صدور شناسنامه برای نوزادان با کاشت یک نهال" در ایلام منتشر شد که نهایتاً روزگذشته تکذیب گردید و به قولی پرونده آن بسته شد. خبر منتشر شده در نگاه اول کمی ابهام برانگیز بود و اما با قدر تأمل مخاطب به خود می گفت چه کار جالبی است...
اما بلافاصله از نگاهی دیگر به این خبر می نگریست و در ذهن خود می پنداشت که اگر خانواده ای قادر به پرداخت هزینه کاشت نهال را نداشته باشند باید چه کنند؛ یا اساساً مگر می توان با چنین قوانینی درصدد حل بحران محیط زیست و موضوعی همچون درختکاری برآمد. همین نگرش باعث منفی بافی های زنجیره وار در ذهن مخاطبان می گردد و به خود می گویند پس دولت و محیط زیست و نهادهای مختلف که بودجه می گیرند چه می کنند که مردم باید هزینه درخت کاری را بدهند و آن هم
 به گونه ای گروکشی وار که تا یک نهال نکارید شناسنامه فرزندتان را صادر نمی کنیم!.
به این توصیفات شانتاژهای رسانه های خارجی را هم اضافه کنید که از کاه، کوه می سازند و هر خبر درست یا غلطی را با رنگ و لعاب خاص خود به مسئله ای امنیتی و سیاسی تبدیل می کنند.
حال بازگردیم به ابتدای متن و خبر مذکور که به سبب عدم مدیریت و یا کج سلیقگی مجریان آن از یک کار فرهنگی و زیبا، تبدیل به یک موضوع مخرب برای کشور و نهایتاً مورد تکذیب قرار گرفت و سازمان ثبت احوال ایلام اعلام کرد که برای صدور شناسنامه با سازمان محیط زیست قرار و برنامه ای ندارد.
می شد این کار را به صورت دیگری پیش برد و سازمان محیط زیست و ثبت احوال استان ایلام در اقدامی هماهنگ اعلام می کردند که در ازای تولد هر نوزاد در جنگل های زاگرس و یا دیگر مناطق آسیب دیده جنگلی، یک نهال به نام کودک متولد شده کاشته می شود و درهنگام صدور شناسنامه کودک، شناسنامه نهال کاشته نیز به والدین وی تحویل می شد.
به فرض که امکانات مالی چنین اقدامی برای این سازمان ها میسر نبود، این موضوع را می توانستند در قالب یک پیشنهاد به والدین نوزاد بدهند و بگویند اگر هزینه ای مختصر پرداخت کنند یک نهال با نام و نام خانوادگی و تاریخ تولد فرزندشان در دامنه های زاگرس و یا در پارک جنگلی استان و یا هر محل دیگر کاشته می شود و شناسه و محل کاشت آن به آدرسشان ارسال گردد.
به همین سادگی می شد یک کار فرهنگی و آموزشی انجام داد و آن را تبدیل به یک الگوی ملی در سراسرکشور نمود به گونه ای که هر نوزاد ایرانی یک نهال به نامش در جنگل ها و دیگر مناطق شهری و حفاظت شده کاشته شود.
این کج سلیقگی های فرهنگی ما ناشی از عدم شناخت و هماهنگی های لازم توسط مجریان طرح های فرهنگی است که متأسفانه در این حوزه به وفور می توان نمونه های آن را مشاهده کرد. باید اذعان داشت که حوزه فرهنگی دریای بی کرانی از پتانسیل های مختلف است که نیاز به بهره برداری صحیح و مناسب توسط کارشناسان این حوزه دارد.
لذا هرگونه اقدام در این حوزه بدون داشتن پیشینه و مطالعات و تجربه مرتبط، نه تنها سازنده نیست، بلکه موجب تخریب و تضعیف در موضوعات مختلف می گردد.