اساس جذب و اثرگذاری در همراهی است

گره خوردگی امورات و بعضی از معضلات اجتماعی در جامعه به گونه ای است که دیگر حتی کارشناسان امیدی به بازشدن آن نمی بینند. این نا امیدی نه از بابت نبودن راهکار و یا راه حل برای درمان این معضلات است؛ بلکه از بابت برخی از مدیریت ها و سپردن امورات مربوطه به دست جریان هایی است که با امور و اصول فرهنگی در حوزه اجتماعی آشنایی کافی ندارند و تنها الگوی مدنظرشان را مدل استاندارد و تجویزی برای کلیت جامعه قلمداد می کنند.

اساس جذب و اثرگذاری در همراهی است

گره خوردگی امورات و بعضی از معضلات اجتماعی در جامعه به گونه ای است که دیگر حتی کارشناسان امیدی به بازشدن آن نمی بینند. این نا امیدی نه از بابت نبودن راهکار و یا راه حل برای درمان این معضلات است؛ بلکه از بابت برخی از مدیریت ها و سپردن امورات مربوطه به دست جریان هایی است که با امور و اصول فرهنگی در حوزه اجتماعی آشنایی کافی ندارند و تنها الگوی مدنظرشان را مدل استاندارد و تجویزی برای کلیت جامعه قلمداد می کنند.
در مورد شئونات اجتماعی دچار مشکلاتی هستیم که نیاز به درمان موثر دارد. برخی رفتارها و ناهنجاری های اجتماعی در جامعه ممکن است بسته به فرهنگ خانوادگی، سلیقه شخصی فرد، گرایش به مدگرایی خاص، شورجوانی و جلب توجه و حتی از سر لجاجت باشد؛ اما این مسئله به هیچ وجه نمی تواند عامل یا بهانه ای برای تخریب این افراد و طرد آنها با عناوین مختلف ناشایست اخلاقی وجنسی باشد!.
اینکه به انحای مختلف و از تریبون های مردمی برخی اقشار جامعه به خصوص جوانان را تخریب کنیم و رفتارآنها را مصداق عینی وادادگی غربی و فحشا و ولنگاری قلمداد کنیم، نشان دهنده این است که هنوز به عمق و مغز استخوان مشکلات و معضلات اجتماعی پی نبرده ایم و صرفاً روبنایی از آن را می بینیم و یا آن را می سازیم تا دیگران هم همان برداشت نادرست را داشته باشند و در محکومیت این افراد اجماعی فکری نیز بسازیم.
درحالی که این رویه مناسبی برای جذب حداکثری و دفع آفات اجتماعی نیست. آیا در این دم و دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی و فرهنگی کشور کارشناسان خبره فرهنگی و اجتماعی وجود ندارد تا جامعه را متوجه این تخریب و اختلاف در بین اقشار جامعه نمایند.
آیا هیچ دستگاهی قادر به آمارگیری و اثرگذاری این سبک رفتار و گفتار نیست تا مشخص شود که این قبیل برخوردها چقدر بر بهبود وضعیت معضلات اجتماعی امروز اثرگذار بوده تا شدت آن افزایش یابد و یا جلوی آن گرفته شود.
وقتی جامعه صدای همرایی و همگرایی را بشنود قطعاً به آن واکنش مثبت خواهد داشت. چه بسا برخی فراموش می کنند که در گفتار و رفتارشان برای اظهار نظر در باره مردم جامعه، نسبت به حقوق برابر و ملیت ایرانی توجه ویژه داشته باشند. طوری صحبت می کنند که گویا در مورد دشمنان خارجی این کشور صحبت می شود که برای ضربه زدن به کشور وارد جامعه شده اند و باید با همه آنها برخورد سلبی نمود و به طرق مختلف چه به صورت روانی و چه به صورت فیزیکی با آنها مقابله کرد.
اما واقعیت چیز دیگری است که بزرگان و دلسوزان واقعی کشور بارها به آن اشاره داشته و بیان داشتند که "همه اینها فرزندان ایران هستند". اگر به مشکل و آفتی دچار شده اند باید دست آنها را گرفت، نه اینکه طردشان کرد تا بیشتر به انحراف کشیده شوند و در دام تبلیغاتی دشمنان بیفتند. جذب و کار فرهنگی جز با محبت و همراهی و دست گیری میسر نخواهد شد، حال هرچقدر بودجه و نیرو و تبلیغات یکسویه برای این موضوع درنظر بگیریم راه به جایی نخواهد برد.