در ائتلاف ها و اتحادها کجا ایستاده ایم

درجهان امروز کشورهای مختلف به دنبال حضور و عضویت در نهادها و گروه ها و ائتلاف های قدرت و ثروت هستند تا بتوانند با بهره گیری از امکانات موجود و استفاده از موقعیت و حضور دیگر کشورها و قدرت ها برای خود فرصت سازی کنند تا علاوه بر دسترسی به پتانسیل های طرف های حاضر، امکانات و توانایی های خود را نیز به عنوان ارزش افزوده به طرف های دیگر عرضه کنند و به لحاظ سیاسی، امنیتی، نظامی، و به خصوص اقتصادی و فرهنگی برای خود وزن و اعتبار ایجاد نمایند.

در ائتلاف ها و اتحادها کجا ایستاده ایم

درجهان امروز کشورهای مختلف به دنبال حضور و عضویت در نهادها و گروه ها و ائتلاف های قدرت و ثروت هستند تا بتوانند با بهره گیری از امکانات موجود و استفاده از موقعیت و حضور دیگر کشورها و قدرت ها برای خود فرصت سازی کنند تا علاوه بر دسترسی به پتانسیل های طرف های حاضر، امکانات و توانایی های خود را نیز به عنوان ارزش افزوده به طرف های دیگر عرضه کنند و به لحاظ سیاسی، امنیتی، نظامی، و به خصوص اقتصادی و فرهنگی برای خود وزن و اعتبار ایجاد نمایند.
نکته قابل تأمل اینجاست که نمی توان در ائتلاف و اتحادی عضو بود یا حضور داشت، اما به صورت تک بعدی در آن فعالیت نمود. به عنوان مثال نمی توان مناسبات و حساسیت های سیاسی حضار را نپذیرفت اما انتظار پذیرش و فعالیت درحوزه اقتصادی داشت!.
امروز به لحاظ جهانی و منطقه ای شاهد صف بندی های مشخص و علنی هستیم که کشورهای مختلف بنابر منافع ملی و مقتضیات مورد نظرشان بایکدیگر همکاری و هم افزایی ایجاد می کنند. اخیراً شش کشور همسایه جنوبی ما در خلیج فارس درحال راه اندازی "شنگن خلیج فارس" یا ویزای عربی هستند.
کشورهای عربستان،امارات،کویت،عمان،بحرین و قطر در نشست اخیرشورای همکاری خلیج فارس به این مسئله پرداختند و براساس دستور کار این جلسه به زودی گردشگران می توانند با داشتن ویزا از سوی هریک از این کشورها به راحتی به 5 کشور دیگر سفر داشته باشند.
این اقدام در راستای افزایش درآمدهای کشورهای عربی در حوزه گردشگری و عدم وابستگی به درآمدهای نفتی صورت گرفته است اما در بطن آن نوعی نمایش قدرت و همگرایی مضاعف را در منطقه برای کشورهای عربی فراهم می کند. ضمن اینکه حرکت به سمت جذب توریست های خارجی و فراهم سازی مسافرت های عربی برای شهروندان عرب، موجب تشویق افکارعمومی برای پیوستگی بیشتر میان آنها با سایر ملت های جهان خواهد شد.
قطع به یقین این شنگن خلیج فارس در حد گردشگری باقی نخواهد ماند و می تواند زمینه ساز گسترش این همگرایی در دیگر عرصه های سیاسی و امنیتی و نظامی و اقتصادی باشد. حال باید از خود بپرسیم که ما در این تحولات جهانی و منطقه ای در کجای بازی ایستاده ایم و چه نقشی را ایفا می کنیم.
ارتباط و تعاملی با غرب نداریم و عملاً بخش قابل توجهی از فرصت های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را در ارتباط با این کشورها و ملت هایشان از دست داده ایم و متأسفانه غرب ستیزی در عرصه سیاست داخلی کشورمان تبدیل به یک فرهنگ رسمی و مزیت برای جریان های سیاسی مبدل شده است.
در مورد ارتباط با شرق نیز به گفته کارشناسان و حتی دیپلمات های کشورمان، این سبک تعامل به هیچ وجه بیانگر اتحاد و ائتلاف و حتی همراهی و همگرایی نیست. بلکه ما با قدرت های شرقی یا به عبارتی چین و روسیه صرفاً ارتباطاتی ناشی از سر وابستگی و نداشتن گزینه جایگزین می باشد.
ما نیاز به همگرایی و مشارکت بیشتر در عرصه جهانی و بین المللی داریم تا دراین میدان بازی تک و تنها و منزوی باقی نمانیم. نباید بی جهت برای خود سهم و نقش هایی ترسیم کنیم که از بابت آن وجهه و جایگاه بین المللی حاصل نگردد و هزینه آفرینی درپی داشته باشد. یا اگر در سمت و سوی خاصی در حرکتیم نباید دیگر مسیرها را به روی خود ببندیم .