برخورد با خشونت اجتماعی باید بازدارنده باشد

طی چند هفته اخیر درچندین مورد شاهد وقوع درگیری و نزاع های مسلحانه و قمه کشی و زورگیری های علنی در برخی شهرهای کشور بودیم. اگرچه این حوادث با حضور و برخورد پلیس رفع و رجوع گردیده و پرونده خاطیان به مراجع قضایی ارسال گردیده اما، مسئله اصلی از دو منظر قابل بررسی است.

طی چند هفته اخیر درچندین مورد شاهد وقوع درگیری و نزاع های مسلحانه و قمه کشی و زورگیری های علنی در برخی شهرهای کشور بودیم. اگرچه این حوادث با حضور و برخورد پلیس رفع و رجوع گردیده و پرونده خاطیان به مراجع قضایی ارسال گردیده اما، مسئله اصلی از دو منظر قابل بررسی است.
ابتدا اینکه چرا باید چنین رفتارهایی به لحاظ اجتماعی از سوی افراد جامعه رخ دهد. و دوم اینکه چرا نباید نیروهای انتظامی و امنیتی با داشتن انواع و اقسام امکانات و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری قادر به ایفای نقش بازدارنده نیستند و افراد بدون توجه به عواقب چنین اقداماتی به صورت علنی امنیت عمومی را به خطر می اندازند و ترس و دلهره ایجاد می کنند.
درمورد اول افزایش فشارهای معیشتی و عمیق شدن نابرابری های اجتماعی و توزیع ناعادلانه فرصت ها در بین افراد جامعه، این توجیه را در ذهن خاطیان به وجود می آورد که می توانند با استفاده از خشونت غلیظ حق خود را از هرکس که تشخیص دادند مطالبه و به زور از آن بگیرند!
درمورد دوم نیز انداختن برخی مسئولیت ها به گردن نیروهای انتظامی درقالب طرح های مختلف و یا رصد ناهنجاری های پوشش افراد و توقیف وسایل نقلیه و پایش اطلاعات آنها برای  برخوردهای جدی تر، موجب نوعی تحلیل قدرت و تمرکز بر دیگر وجوه امنیت اخلاقی در جامعه گردیده است. البته شاید چنین تحلیلی از سوی نهادهای انتظامی و نظارتی پذیرفته نشود، اما وقایع چیز دیگری را نشان می دهد که توجیهی غیر از این را  نمی توان برای آن یافت.