مرگ فلات ایران فانتزی نیست

متأسفانه در هیچ رقابت رسمی و انتخاباتی نامزدهای حاضر اولویتی برای محیط زیست قائل نیستند و شعارهای آنها حول مسائل اقتصادی و سیاسی و سیاست خارجی می چرخرد.هرچند که همین شعارها نیز پس از انتخاب شدنشان در دستورکار قرار نمی گیرد، اما دغدغه های محیط زیستی هیچگاه به عنوان یک برنامه مدون از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی مطرح نمی شود.

مرگ فلات ایران فانتزی نیست

متأسفانه در هیچ رقابت رسمی و انتخاباتی نامزدهای حاضر اولویتی برای محیط زیست قائل نیستند و شعارهای آنها حول مسائل اقتصادی و سیاسی و سیاست خارجی می چرخرد.هرچند که همین شعارها نیز پس از انتخاب شدنشان در دستورکار قرار نمی گیرد، اما دغدغه های محیط زیستی هیچگاه به عنوان یک برنامه مدون از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی مطرح نمی شود.
درحالی که رها کردن این مسئله موجب تهدیدات فراوانی برای حیات و ممات نسل امروز و فردای کشور گردیده است. جالب تر اینجاست که بحران های زیست محیطی همچون بحران آب طی سال های گذشته بارها مورد ایجاد مناقشات امنیتی در کشور گردیده است، اما باز این موضوع  به عنوان یک سند اولویت دار و استراتژی ملی مورد توجه قرار نمی گیرد.
 به خاطر داریم که دو دهه قبل و در ابتدای کار دولت نهم و سپس دهم کارشناسان محیط زیستی و متخصصان در حوزه آب هشدار می دادند که ادامه روند دستبرد به منابع زیرزمینی آب فاجعه ای از جنس فرو نشست زمین در دشت ها و خشک شدن دریاچه ها را رقم خواهد زد.
 درآن زمان بعضی از مسئولان وقت با خنده های تمسخر آمیز کشاورزان را توصیه به برداشت آب و کاشت و برداشت محصول می کردند و با همان لحن طنزگونه به مردم می گفتند که: «هرکس جلویتان را گرفت به ما بگویید تا گوششان را بپیچانیم».
 در آن زمان ظرف سه روز اجازه حفارهای چاه سه‌ برابر و روزی هزاران متر چاه زده شد. بیلان منفی برداشت آب از زمان انقلاب تا قبل از دولت نهم منفی ٤٥ میلیارد مترمکعب بود، اما در هشت سال ٧٥ میلیارد مترمکعب به آن اضافه شد و این روند هم‌اکنون نیز ادامه دارد.
ما بیش از 97 درصد منابع آبی ایران را مصرف کرده ایم و در مناطقی همچون دشت خراسان ١٣٤ درصد، دشت کرمان ١١٢ درصد و در اصفهان ١١٩ درصد از آب‌های تجدیدپذیر استفاده می‌کنیم که حاصل آن بروز فرونشست ها و شکاف های عمیق در فلات مرکزی ایران شده است.
 علت فرونشست وابسته به تغییرات سطح سفره‌های آب زیرزمینی است و این تغییر ارتفاع یعنی منابع آب در حال کاهش است و سرزمین ما دچار مرگ تدریجی می‌شود زیرا با از دست دادن آب ظرفیت خاک به صفر می‌رسد و جهت شیب کاهش پیدا می‌کند.
 حرف از آینده ایران نمی زنیم، بلکه حرف از 5 و 10 سال آینده است که حتی می تواند در کمتر از این مدت تبعات و آسیب های منفی این بحران را مشاهده کنیم. امروز در اصفهان فرونشست زمین به مرکز شهر رسیده و آثار تاریخی این شهر و متروی شهری را تحت تاثیر قرار داده است. در مسیر ریلی تهران مشهد شاهد فرونشست زمین دقیقاً در مسیر خط آهن سراسری هستیم. این روند می تواند مسیر ریلی را تحت تأثیر قرار دهد و هزینه های مالی سنگین و حتی حوادث جانی درپی داشته باشد. در دیگر استان های مرکزی کشور نیز بروز شکاف های عمیق در دشت ها نگرانی جدی برای زندگی مردم و محیط زیست منطقه به وجود آورده  است.
 این سطح از بحران به قدری جدی و عمیق است که سازمان های بین المللی نیز ایران را جز 3کشور اول فرونشست زمین درجهان معرفی کرده اند و توصیه های جدی برای جلوگیری از آن داشته اند که متأسفانه گوش شنوایی وجود ندارد.
درحالی که انتخابات مجلس درپیش است، توصیه ای به نامزدهای انتخاباتی داریم تا به جای اصرار بر اثبات خود، کمی هم خود را حامی  محیط زیست و حیات مردم و ایران قرار دهند و درصورت ورود به خانه ملت این دغدغه را در اولویت خود قرار دهند.
این یادآوری خطاب به دیگر قوا و تمامی مسئولان و نهادهای مختلف نیز می باشد، چرا که خطر و تهدید به قدری جدی است که مشخص نیست تا 5 سال آینده آبی برای خوردن و زمینی برای کشت در اکثر مناطق کشور باقی بماند. این یک هشدار فانتزی یا ژورنالیستی نیست بلکه حقیقتی هولناک است که جدی گرفته نمی شود.