ضرورت کارا کردن قوانین مالیاتی

هر دولتی درصدد عدم وابستگی به درآمدهای نفتی بود تا بتواند کشور را از زیر بار فشار تحریم های نفتی رها سازند و به درآمدی غیر وابسته دست یابند. برای تحقق این هدف روش های مختلفی وجود داشت تا از طریق مسیرهایی هایی همچون گردشگری، مالیات، جذب سرمایه گذاری خارجی، تولیدات صنعتی و صادرات و ... نیاز کشور به دلارهای نفتی کاهش یابد.

ضرورت کارا کردن قوانین مالیاتی

هر دولتی درصدد عدم وابستگی به درآمدهای نفتی بود تا بتواند کشور را از زیر بار فشار تحریم های نفتی رها سازند و به درآمدی غیر وابسته دست یابند. برای تحقق این هدف روش های مختلفی وجود داشت تا از طریق مسیرهایی هایی همچون گردشگری، مالیات، جذب سرمایه گذاری خارجی، تولیدات صنعتی و صادرات و ... نیاز کشور به دلارهای نفتی کاهش یابد.
اما دربین راهکارهای مختلفی که برای تحقق این عدم وابستگی وجود داشت، گزینه اخذ مالیات به عنوان راهکار اصلی دولت ها برای کسب درآمد در دستورکار قرار گرفت. البته این رویه ای مرسوم در میان کشورها با اقتصاد توسعه یافته می باشد. به گونه ای که دولت ها با استفاده از روش های مختلف اخذ مالیات، درآمدهای حاصله را صرف امورات مختلف مربوط به جامعه در حوزه های مختلف می کنند.
نکته اصلی در تفاوت میان وضعیت اقتصاد ما با اقتصادهای توسعه یافته مالیات محور، در بحث کارایی نظام مالیاتی است. در کشورهای توسعه یافته، نظام مالیاتی بر تمامی اطلاعات وامور مالی مردم و دستگاه های مختلف خصوصی و حکومتی اشراف و احاطه دارد و در کوچکترین مناسبات اقتصادی همچون خرید یک مجله یا یک آدامس به صورت معقولانه و منطقی موارد قانونی را اعمال می کند.از سوی دیگر این اعتماد در بین پرداخت کنندگان مالیاتی نیز وجود دارد که وجوه پرداختی آنها در چرخه ای سازنده مجدداً در راستای بهبود کیفیت و ارتقای سطح خدمات به خودشان بازمی گردد.
اما این روند اجرا و هوشمندی مالیاتی درکشورما وجود ندارد. به عنوان مثال همانگونه که اشاره شد بحث مالیات گردشگری  می تواند با رونق دادن به صنعت توریسم و گردشکر بخشی از درآمد دولت از مالیات باشد که در حال حاضر در بیشتر کشورهای دنیا به عنوان منبع درآمد خوبی برای دولت ها محسوب می شود.
اما درمقابل با این ناکارآمدی سیستم مالیاتی، شاهد افزایش تصاعدی نرخ مالیات ها در حوزه های شفاف و دردسترس هستیم. اخذ مالیات از حقوق بگیران، صاحبان مشاغل خرد، شرکت های خصوصی و تجاری، تولیدکنندگان و صنعت گران شناسنامه دار و حتی مصرف کنندگان، موضوعی است که همواره مورد انتقاد و اعتراض از سوی مالیات دهندگان بوده و هست.
این نارضایتی زمانی مضاعف می گردد که عملاً مالیات پرداخت کنندگان در حوزه های مختلف اطلاعی از نحوه هزینه این مبالغ ندارند. زمانی که به طور رسمی اعلام می شود درآمدهای مالیاتی بیشترین سهم را در بودجه کشور به خود اختصاص داده باید کم و کیف این بودجه کلان برای عموم مشخص باشد.همین عدم شفافیت خود عارضه ای روانی و فرهنگی برای جامعه به همراه داشته است. بدون تعارف امروز اقشار مختلف جامعه، پرداخت مالیات را به عنوان امری تحمیلی می نگرند و نگاهی سازنده و موثر نسبت آن ندارند. لذا فرهنگی غلط را در جامعه نهادینه کرده است که فرار و یا اظهار نادرست مالیاتی را در فعالیت های اقتصادی خود امری عادی تلقی می کنند!.
کارایی نظام مالیاتی زمانی محقق خواهد شد که ابتدا بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری درجهت اشراف اطلاعاتی خود در حوزه های مختلف اقتصادی را به روز و کارآمد نماید و از آن مهمتر هزینه درآمدهای مالیاتی را برای جامعه شفاف و اطلاعات آن را قابل دسترس نماید.