جایگزینی تجارت الکترونیک با اقتصاد سنتی

درعصرحاضر اقتصاد جهانی به سمت تجارت الکترونیک و دیجیتال درحال حرکت است و کشورهای توسعه یافته مراودات و مشارکت های اقتصادی خود را در این فضا صورت می دهند و حتی نوع تجارت ها نیز از شکل سنتی خود که معمولاً تبادل کالا و ارائه خدمات بود، تغییرکرده و سبکی جدید از تجارت را مشاهده می کنیم که با تمام الگوهای پیشین خود متفاوت است.

درعصرحاضر اقتصاد جهانی به سمت تجارت الکترونیک و دیجیتال درحال حرکت است و کشورهای توسعه یافته مراودات و مشارکت های اقتصادی خود را در این فضا صورت می دهند و حتی نوع تجارت ها نیز از شکل سنتی خود که معمولاً تبادل کالا و ارائه خدمات بود، تغییرکرده و سبکی جدید از تجارت را مشاهده می کنیم که با تمام الگوهای پیشین خود متفاوت است.
امروز سرمایه گذاری های بورسی، سرمایه گذاری ها در زمینه ارزهای دیجیتال و سرمایه گذاری در پروژه های علمی و فناوری از جمله تحولاتی است که در حوزه اقتصاد جدید شکل گرفته است.
لذا می بینیم که شرکت های اقتصادی با درک صحیحی از تغییر و تحولات، حیطه کاری و پوششی خود را افزایش داده اند و در عرصه تجارت دیجیتال وارد شده اند و اثرگذاری خود را داشته اند.
درحالی که امروزتجارت الکترونیک در عرصه جهانی در حال عبور از فن آوری های نوین هستند،ما هنوز در صدور مجازی تبادل اطلاعات درونی اقتصادی در کشور دچار مشکلات مختلفی هستیم. مشکلاتی که برخی از آنها درگروی منافع عده ای است که از این عقب ماندگی اقتصاد سنتی  به دیجیتال سود می برند.
امروز کشورها به مرحله ای رسیده اند که در مسیر بهره مندی از هوش مصنوعی و پایش اطلاعات رفتاری و اجتماعی جامعه و تحرکات علمی بازار سرمایه هستند، به گونه ای که قادرند بسته به نوع شخصیت افراد و یا بررسی عملکرد شرکت ها تجارت های متفاوت و متناسب با احوالات آنها در نظر بگیرند.
برای این منظور و جلوگیری ضرر و زیان احتمالی به عنوان مثال مانند تجارت سنتی از بیمه هم می توان بهره برد  و بیمه ها در تجارت جهانی امروز خود به عنوان پیشران های بازار سرمایه تلقی می شوند و با حضور خود در عرصه های مختلف جنبه اعتبار بخشی در آن حوزه را ایفا می کنند. به عنوان مثال در ابرپروژه های اقتصادی که امروز در سطح جهان درحال فعالیت هستند،بیمه ها به عنوان اولین عضو ناظر و یا به عنوان شریک سرمایه گذاری حضور دارند.
حال این منطق را در چارچوب کارکرد و توانایی های تجارت روز باید مورد بررسی قرار داد. آیا صنعت تجارت ما طی چند دهه اخیر که دنیا با سرعتی وصف ناشدنی درحال اضافه کردن تمام امورات بشری در فضای دیجیتال است، توانسته نیازهای مردم را حتی در پایین ترین سطح خدمات برآورده کند و به عنوان ارزش افزوده ای جذب کننده "عنصر زمان" را به آنها هدیه دهد تا اعتمادشان راجلب نماید؟
چنانچه حمایت و پشتیبانی کافی صورت پذیرد مسلماً وقتی مشتریان حقیقی و حقوقی در پیگیری امورات اولیه خود در حوزه تجارت شاهد حفظ سرمایه ارزشمند خود یعنی "عنصر زمان" باشند،قطع به یقین حاضرند تا توضیحات و برنامه های متنوع تجارت الکترونیک را در حوزه های سرمایه گذاری مورد توجه قرار دهند وبرای بکار گیری آن  وارد چرخه اقتصادی آن شوند. چرا که آن اعتماد اولیه آنها را مجاب خواهد کرد، وقت و سرمایه خود را در این عرصه هدر نخواهند داد.