چگونگی عمل به شعار مشترک «تغییر»

آنچه برای نگارنده و مشی رسانه ای این جریده اهمیت دارد بیان دغدغه ها و مطالبات مردم است و بس. اما درچنین ایامی که تبلیغات و لیست بازی های انتخاباتی داغ است؛ باز از سر دغدغه مندی برای وضعیت مردم در این ایام، برخود لازم می دانیم تا مطالبی را مختصر و موجز بیان کنیم تا بلکه مخاطبان خاص آن کمی از فضای رقابتی دور شوند و تأملی به خواست ونگاه مردم نسبت به انتخابات داشته باشند.

چگونگی عمل به شعار مشترک «تغییر»

آنچه برای نگارنده و مشی رسانه ای این جریده اهمیت دارد بیان دغدغه ها و مطالبات مردم است و بس. اما درچنین ایامی که تبلیغات و لیست بازی های انتخاباتی داغ است؛ باز از سر دغدغه مندی برای وضعیت مردم در این ایام، برخود لازم می دانیم تا مطالبی را مختصر و موجز بیان کنیم تا بلکه مخاطبان خاص آن کمی از فضای رقابتی دور شوند و تأملی به خواست ونگاه مردم نسبت به انتخابات داشته باشند.
امروز تمامی جریان های سیاسی و افراد حاضر در رقابت انتخابات مجلس با ایجاد ائتلاف ها و ارائه لیست های مشترک و مستقل، همگی با شعار مشترک «تغییر» درصدد جلب توجه مردم و کسب آرای بیشتر هستند.
نکته اینجاست که اساساً فعل تغییر چطور می تواند محقق شود. این تغییر قرار است از کدام وضعیت به کدام وضعیت جدید و توسط چه کسانی و با چه ابزاری ایجاد شود. مسلماً فصل تغییر از باب بروز بعضی از ناکارآمدی ها و ناملایماتی است که در وضعیت موجود ایجاد شده و این نامزدها و ائتلاف ها درصدد ایجاد فضایی نو و به قولی تغییر هستند.
برای درک موضوع باید این سئوال را در برابر نامزدهای کنونی و سرشناس مطرح کرد که مدیریت و ایجاد کننده وضع موجود چه گروه و افرادی بوده اند. مگر غیر از این است که تمامی افراد سرشناس و دارای شانس بیشتر برای ورود به مجلس، هم اکنون نیز یا نماینده هستند و یا در بخش های مختلف مدیریت در سطح بالا مشغول کار هستند؟!.
پاسخ به چنین سئوالی می تواند تأمل برانگیز باشد و اگر هریک از نامزدها به این موضوع توجه کنند می توانند برای تعیین مشی انتخاباتی خود و بیان گفتمان شعاری خود برای جامعه رویکرد منطقی و مناسب تری داشته باشند.
البته ناگفته نماند که مردم با داشتن آگاهی کامل و درک مناسب از شرایط موجود و شناخت کافی نسبت به شخصیت و نیات و عملکرد نامزدها، تصمیم صحیح را خواهند گرفت و به کسی که صلاح بدانند رای خواهند داد  اما باید این مسئله را برای نامزدها و جریان های سیاسی مشخص کرد که بروز بعضی از مشکلات و عدم درمان بحران های موجود حاصل عملکرد اکثر کسانی است که می خواهند مجدد بر صندلی های سبز خانه ملت تکیه بزنند و یا به کار خود در نهاد و ارگان های دیگر ادامه دهند.
اگر سیستم حزبی بر فضای سیاسی کشور حاکم بود و اساساً با تحزب به معنای واقعی مواجه بودیم، قطع به یقین افراد بدون پشتوانه عملی قادر به بیان شعارهای مختلف و تاکید بر مسئله تغییر در شرایطی که خودشان متولی آن بوده اند، نمی کردند.
 شناخت افراد شایسته خارج از سیستم موجودکار سختی است. در میان نامزدهای تایید صلاحیت شده، افراد شایسته و لایق به معنای واقعی حضور دارند اما به سبب دراختیار نداشتن رسانه و قدرت و ثروت قادر به شناساندن خود به مردم نیستند؛ اما با تمام این احوالات و توصیفاتی که مطرح شد امروز فضای مجازی یک پل ارتباطی مفید برای جامعه می باشد(هرچند که برای ما با محدودیت همراه است) و افرادی که دغدغه شرکت موثر در انتخابات دارند می تواند با عبور از لیست ها و شخصیت های شناخته شده، به کسانی رأی دهند که به نظرشان صاحب صلاحیت می باشند.