الان زمان مناسبی برای افزایش گرانی ها نیست!

گویا همه چیز رنگ و بوی سنتی خود را از دست داده است و رویه های غیر معمول جایگزین بایدها و نبایدها گردیده است. سابق براین رسم بود در ایام پایانی سال دولت سعی می کرد تا کنترل قیمت ارز مانع از افزایش جهشی قیمت ها شود. هرچند که به سبب افزایش تقاضا، قیمت ها جانی دوباره می گرفتند اما سیاست های کنترلی و انقباضی در حوزه ارز موجب شکسته شدن مقاومت قیمت ها در برخی حوزه های پر مصرف می گردید.
اما گویا این رویه سنتی نیز رنگ باخته و گرانی ارز در این ایام امری طبیعی برای اقتصاد جلوه می کند!. مشخص نیست این کنترل قیمت ارز در دست کیست و چرا درکی از وضعیت قیمت ها و شرایط مالی مردم در این ایام پایانی سال صورت نمی گیرد.
جالب تر اینجاست که هیچ واکنشی هم از سوی دستگاه ها و مقامات اقتصادی کشور نسبت به این وضعیت دیده نمی شود. طوری رفتار می شود که گویا اصلاً آب از آب تکان نخورده و همه چیز به طور طبیعی در حال حرکت است و همه راضی اند و باید قدردان زحمات آنها باشند!.
مسئولان باید درک کنند که دلاری که پا روی مرز 60 هزارتومان  می گذارد، قیمت اجناس مصرفی مردم را به شدت بالا می برد و التهاب ایجاد شده در بازار زمینه سودجویی و فرصت طلبی برخی افراد و اقشار را فراهم
می کند تا با سواستفاده از افزایش نیاز بازار جیب مردم را خالی کنند.
دیگر تعارف و مصلحت اندیشی از بیان وضعیت حال مردم فایده ای ندارد و باید بی پرده بیان داشت که حقوق یک کارمند و عیدی یک کارگر در این ایام پایانی سال که چشم امید خانواده برای خریدهای عیدانه به دست پدر و سرپرست خانواده است، کفاف نمی دهد و موجب شرمندگی درمقابل همسر و فرزندان می گردد.
جانسوزتر از همه اینجاست که این اقشار ضعیف و حتی متوسط جامعه هیچ دخل و دخالتی در بازار ارز ندارند و شاید برخی از آنها به عمرشان یک اسکناس دلار را هم از نزدیک ندیده باشند اما پای ثابت پرداخت تاوان نوسانات قیمت آن هستند. نوساناتی که هیچگاه شیب نزولی به خود نمی گیرد و تماماً روند آن صعودی است و اگر هم کاهش قیمت را تجربه کند، نسبت به قیمت پایه قبلی بازهم رشد را نشان می دهد!.
حداقل این انتظار وجود دارد تا دلیل این افزایش قیمت ها برای این ایام از سال مشخص شود. در تمامی اظهارنظرهای مقامات مسئول در این حوزه خبری از مشکلات و یا کمبود ارزی نیست و اتفاقاً مدام شاهد خبرهای افزایش درآمد ارزی کشور از بابت فروش نفت و تسویه نقدی و فیزیکی ارز هستیم.
اگر چنین شرایطی که مسئولان مدعی آن هستند بر روند تجارت خارجی کشور حاکم است و مشکلی از بابت کمبود ارزی نداریم، پس این وضعیت بازار ارز ناشی از چه علل و عواملی است. نکته دیگر اینکه مردم و اقشار ضعیف جامعه در چنین وضعیتی تکلیفشان چیست. باید چه کار کنند تا بتوانند زیر بار این فشارهای موجود دوام بیاورند و حداقل بتوانند نیازهای اولیه خود و خانواده هاشان را فراهم سازند.
اگر شرایط اقتصادی را دریک نقطه ای برای مدتی ثابت نگه داریم، قطعاً مردم و تجار و کاسبان بازار می توانند شرایط برای خود بهینه سازی کنند و حداقل برنامه ای برای کمبودها و داشته های خود داشته باشند. چرا که در وضعیت کنونی که نوسانات قیمت ها ساعتی تعیین می شود، تجارت و کاسبی که هیچ؛ زندگی هم نمی توان کرد!