فصل گمشده ما در اطلاع رساني

مديريت اطلاعات در جهان امروز به منزله يك علم پيشرفته و كاربردي شناخته مي شود. ارائه اطلاعات و شفافيت سازي موثر و هدفمند از جمله دستاوردهاي اين رويكرد علمي است. چرا كه جامعه امروزي عطش دانستن و مطلع بودن دارد و همين موضوع سبب شده تا رسانه ها، بعضاً تبديل به ابزاري براي تحقق اهداف و خواسته هاي قدرت ها گردند.

فصل گمشده ما در اطلاع رساني

مديريت اطلاعات در جهان امروز به منزله يك علم پيشرفته و كاربردي شناخته مي شود. ارائه اطلاعات و شفافيت سازي موثر و هدفمند از جمله دستاوردهاي اين رويكرد علمي است. چرا كه جامعه امروزي عطش دانستن و مطلع بودن دارد و همين موضوع سبب شده تا رسانه ها، بعضاً تبديل به ابزاري براي تحقق اهداف و خواسته هاي قدرت ها گردند.
يكي از مراجع اطلاع رساني در عرصه مديريت اطلاعات "روابط عمومي ها" مي باشند كه منعكس كننده رويكرد دستگاه ها و نهادها و هرمجموعه اي كه خدمات و يا محصولي براي ارائه شدن  به عموم و يا جريان هاي صنفي داشته باشد.
متأسفانه اين بخش در كشورما در اغلب موارد از رويكرد و رسالت اصلي خود غافل مانده است و اغلب تبديل به بلندگويي درون سازماني براي اعضا گرديده است. فقدان درك تخصصي و عدم به كارگيري نيروهاي متخصص در روابط عمومي باعث شده تا رسالت اطلاع رساني اين بخش به انعكاس حوزه رياست مجموعه ها محدود گردد و بسياري از حوزه ها و عرصه هايي كه يك مجموعه در آن حوزه فعاليت مي كند مغفول بماند.
جداي از اين آفتي كه در حوزه روابط عمومي ها ذكر شد، نقص بزرگ ديگري كه در اين عرصه وجود دارد حذف بخش "ارتباطات مردمي" از نام و از حيطه فعاليت روابط عمومي هاست. «روابط عمومي و ارتباطات مردمي» دو اصل جدانشدني از يكديگر هستند و متأسفانه جداي از ناكارآمدي ها در عرصه روابط عمومي، بخش ارتباطات مردمي از اغلب دستگاه ها و مجموعه هاي اداري خواسته يا ناخواسته حذف شده است.
درحالي كه مهمترين اصل در حوزه اطلاع رساني، ارتباط با بدنه جامعه است تا افكارعمومي نسبت عملكرد و تصميمات نهادهاي مختلف مطلع گردند و معياري براي سنجش اقدامات باشد. عدم التزام به اين موضوع سبب شده تا بسياري از اقدامات صورت گرفته در حوزه هاي مختلف مغفول بماند و جامعه از اقدامات صورت گرفته بي خبر باشند.
اين موضوع موجب استفاده رسانه هاي خارجي از اصل "روايت اول" مي گردد. روايت اول در حوزه رسانه اولين گزارش و خبر منتشر شده درمورد موضوعي خاص مي باشد. به عنوان مثال وقتي در مورد يك پرونده سياسي  و يا فساد مالي از سوي نهادهاي مسئول داخلي اطلاع رساني جامع وكاملي منتشر نگردد، رسانه هاي خارجي با فراهم سازي گزارش هاي تكميلي و روايت گري براساس خواست و سليقه خودشان، مخاطب را تحت تاثير قرار مي دهند.
حال هرچقدر دستگاه ها و رسانه هاي داخلي درمورد آن موضوع خاص گزارش تكميلي و شفاف سازي نمايند باز امكان ترميم كامل روايت اول وجود ندارد. اين مسئله از جمله وظايفي است كه مي بايست روابط عمومي ها در قواي سه گانه و ديگر نهادهاي رسمي و حكومتي آن را در دستور كار قرار دهند تا مفهوم ارتباطات مردمي به معناي واقعي ظهور و بروز نمايد.
با تمام اين اوصاف بايد قدردان آن دسته كاركنان در حوزه روابط عمومي بود كه با تمام توان در راستاي اطلاع رساني و ارتباط با مردم تلاش مي كنند تا رسالت آگاهي بخش خود را به خوبي اجرا نمايند.