ضرورت حفظ قدرت بازدارندگی

امنیت به عنوان میوه و ثمره قدرت در عرصه های مختلف به بار می نشیند و ثبات آن از مرحله ای به بعد خود تولید کننده قدرت خواهد شد. به عبارتی ایجاد امنیت تا مرحله ثبات اقتصادی،سیاسی،اجتماعی، نظامی بستگی به مدیریت مسئولان دارد و پس از این مرحله امنیت علاوه بر اینکه خودش را تقویت می کند موجب رشد کمی و کیفی قدرت در وجوه مختلف کشور می گردد.

ضرورت حفظ قدرت بازدارندگی

امنیت به عنوان میوه و ثمره قدرت در عرصه های مختلف به بار می نشیند و ثبات آن از مرحله ای به بعد خود تولید کننده قدرت خواهد شد. به عبارتی ایجاد امنیت تا مرحله ثبات اقتصادی،سیاسی،اجتماعی، نظامی بستگی به مدیریت مسئولان دارد و پس از این مرحله امنیت علاوه بر اینکه خودش را تقویت می کند موجب رشد کمی و کیفی قدرت در وجوه مختلف کشور می گردد.
اما در نقطه عالی این قدرت افزایی جایگاه بازدارندگی کشورها خودنمایی می کند. درجایی که حکومت ها به واسطه امنیت،ثبات و قدرت در عرصه های مختلف به مرحله ای می رسند که می توانند از گزینه بازدارندگی خود هم به عنوان ابزاری درجهت رشد و توسعه استفاده کنند و هم از آن به عنوان سلاحی روانی و تأثیرگذار در مناسبت ها و سیاست های مختلف منطقه ای و جهانی بهره ببرند.
کشورما در حوزه های نرم به سبب مشکلات داخلی و محدودیت های خارجی قدرت بازدارندگی چندانی نداشته اما در عرصه های نظامی و امنیتی به سبب دستاوردها و پیشرفت درحوزه دستیابی به علوم و فنون نظامی بومی از قدرت بازدارندگی مناسبی حداقل در سطح منطقه برخوردار است.
اما بدون تعارف بحث ترورهایی که طی چند سال اخیر دانشمندان و شخصیت های مرتبط با عرصه سیاسی و نظامی را هدف قرار داده موجب خدشه دارشدن بازدارندگی ما در عرصه نظامی و اطلاعاتی گردیده است.
این نوشتار نه از سر تضعیف نهادهای امنیتی و اطلاعاتی است، بلکه از سطح انتظارات بالا از توان موثر این نیروها می گوید. برکسی پوشیده نیست وقتی در بلواهای منطقه ای درکنارگوشمان جان ومال و ناموس مردم مورد غارت قرار می گیرد و آب در دل مردم کشور تکان نمی خورد، مدیون ایثار و زحماتی است که نیروهای نظامی و امنیتی و اطلاعاتی کشور بدون ادعا و چشم داشت انجام می دهند.
اما درحادثه اخیر ترور شهید اسماعیل هنیه که هنوز کم و کیف آن مشخص نیست، هرگونه سناریوی اجرایی بیانگر باگ های امنیتی و درز اطلاعاتی است که جدای از فاجعه آفرینی جانی، ضربه ای سنگین بر قدرت و توان بازدارندگی ما در عرصه نظامی و اطلاعاتی می باشد.
باید بپذیریم که وقتی دشمنان توان مواجهه نظامی مستقیم با کشورمان را ندارند و در عرصه میدان در باتلاق نیروهای مقاومت گیر می کنند، طبیعی است که به سمت جنگ اطلاعاتی و ضربه های امنیتی خواهند رفت تا اقتدار و اعتبار ایران به عنوان حامی و رهبر اصلی جریان مقاومت را خدشه دار کنند.
شکی نیست که بارسنگینی بر دوش دستگاه ها و نیروهای اطلاعاتی کشور قرار دارد؛ چرا که باید جدای از حفظ امنیت داخلی، در خارج از مرزهای کشور نیز فعالیت های اطلاعاتی را با دشواری های مضاعف انجام دهند و یک گام جلوتر از سایر نهادهای نظامی و امنیتی، معبر گشای کشور در برابر حملات و دام های امنیتی و نظامی دشمنان باشند.