خطر فرونشست چه بلایی برسرکشور می آورد؟

امروز در بین اخبار مربوط به محیط زیست یا اخبار شهری مدام خطر و تبعات فرونشست را می بینیم و می شنویم اما گویا مسئولان اهمیتی برای آن قائل نیستند. البته این رویه مواجهه با مشکلات سابقه ای دیرینه در کشورمان دارد و نمونه بارز آن خشک شدن دریاچه ارومیه است که از دهه ۷۰ کارشناسان حوزه آب و محیط زیست درمورد خطر خشک شدن آن هشدار می دادند و کسی به آن توجه نمی کرد و امروز شاهد چنین وضعی هستیم.

خطر فرونشست چه بلایی برسرکشور می آورد؟

امروز در بین اخبار مربوط به محیط زیست یا اخبار شهری مدام خطر و تبعات فرونشست را می بینیم و می شنویم اما گویا مسئولان اهمیتی برای آن قائل نیستند. البته این رویه مواجهه با مشکلات سابقه ای دیرینه در کشورمان دارد و نمونه بارز آن خشک شدن دریاچه ارومیه است که از دهه 70 کارشناسان حوزه آب و محیط زیست درمورد خطر خشک شدن آن هشدار می دادند و کسی به آن توجه نمی کرد و امروز شاهد چنین وضعی هستیم.
درمورد فرونشست زمین در سراسر فلات ایران نیز سال های زیادی است که کارشناسان حوزه زمین شناسی هشدارمی دهند و فروچاله ها در دشت های منطقه مرکزی نمایانگر رسیدن این موضوع به مرحله بحرانی است اما همچنان شاهد بی توجهی به این مسئله هستیم.
درهمین راستا بدنیست که بدانیم اساساً فرونشست چطور به وجود می آید و چه تبعاتی به همراه خواهد داشت. عمده علل بروز فرونشست به برداشت بیش از حد آب‌های زیرزمینی برمی‌گردد. مطالعات مختلف سازمان نقشه برداری و انطباق سازی‌هایی که در مناطق مشخص انجام داده، نشان می‌دهد که اکثر جاهایی که بحران فرونشست داریم با برداشت بی رویه آب‌های زیرزمینی مواجه هستیم.
بنابراین برداشت بی‌رویه آب از یک سو و از سوی دیگر خشکسالی،  کم آبی، ریزش باران و مشکلات مربوط به مدیریت همگی در به وجود آمدن و تشدید پدیده‌ فرونشست نقش داشته و دارند. به عنوان مثال در بعضی شهرها همچون اصفهان و تهران شاهد هستیم که وسعت و در برخی مناطق عمق فرونشست‌ ها در حال افزایش است و از سویی گسترش این پدیده به سمت شهرها و شریان‌ های حیاتی می‌تواند خطرات و آسیب‌ هایی را به همراه داشته باشد. به طوری که در اصفهان گستره این فرونشست ها به داخل شهر رسیده و سازه ها و ابنیه تاریخی را تهدید می کند. در تهران نیز این فرونشست ها در حال گسترش و عمیق شدن است و بسیاری از سازه ها و خطوط مترو را تحت الشعاع قرار داده است.
مناطقی که فرونشست در آنها اتفاق می‌افتد، بیشتر نزدیک به شهرها است و این امر ممکن است استحکام سازه‌ها را از بین ببرد؛ به عبارتی سبب می‌شود مقاومت سازه‌ها در برابر زلزله‌ها کاهش پیدا کند. از دیگر پیامدهای فرونشست کاهش شیب زمین به عمق ۵ سانتی متر است که همین امر خطوط ریلی که نیاز به مسیری هموار دارند را با مشکل رو به رو می‌کند. از طرفی از هم گسسته شدن لوله‌های آب و گاز و انفجار ناشی از این گسستگی‌ها خود زمینه ساز مشکلاتی برای جامعه شهری می‌شود.
از دیگر تبعاتی که در بحران فرونشست رخ می دهد مرگ آبخوان‌ ها واز بین رفتن خاک حاصلخیر می‌شود .وقتی آبخوان‌ها خشک می‌شوند، کشاورزی هم دچار مشکل می‌شود و مسائل زیست محیطی به وجود می‌آید که این موارد همه به هم وابسته است. به گونه ای که وقتی آب از چرخه محیط زیست دچار بحران می شود تمام وجوه این چرخه برهم خواهد خورد و تبعات بسیاری برای زندگی بشری خواهد داشت.
در یک جمله می توان اینگونه گفت که بحث فرونشست، بحث برداشت آب است. باید پیش از هرچیز مسئله آب مدیریت شود. فرهنگ مصرف آب، تغییر الگوی کشت، اصلاحی سیستم انتقال، نظارت بر عدم حفر چاه های عمیق و... از جمله راهکارهای نجات آب و به دنبال آن جلوگیری از فرونشست زمین می باشد. آیا با چنین توضیحاتی باز هم نمی خواهیم این بحران را با نگرشی ملی مورد توجه قراردهیم. شکی نیست که همچون دریاچه ارومیه بازهم غافلگیر خواهیم شد.