لزوم بررسی و رفع اشکالات نظام اخذ مالیات کشور

قطعاً هریک ازما اگر خودمان در حوزه پرداخت رقم های مالیاتی پرونده ای نداشته باشیم، یک یا چند نفر از اطرافیان درگیر پرونده های مالیاتی کسب و کارشان هستند. این درگیری را می توان در میان اقشار مختلف جامعه دید و به جز کارمندان و حقوق بگیران که مالیاتشان پیش از پرداخت حقوقشان کسر می گردد، الباقی صاحب مشاغل همگی از روند تعیین نرخ مالیاتی گلایه مند هستند.
درحالی که اگر رقم ها و مبالغ تعیین شده براساس واقعیت و مطابق با درآمدزایی صاحبان مشاغل باشد قطعاً کسی از آن ناراضی نخواهد بود. از سوی دیگر اگر مردم درک و لمس می کردند که مالیات پرداختی صرف امورات وخدمات مورد استفاده خودشان می شود مطمئناً آن را به چشم هزینه های تحمیلی و اجباری از سوی دولت قلمداد نمی کردند و با اکراه آن را نمی پرداختند.
متأسفانه ادارات مختلف مالیات به صورت جزیره ای عمل می کنند و هرکدام به سبک و سلیقه خاص مدیران و ممیزها نسبت به بررسی پرونده مودیان اقدام می کنند. این مسئله موجب نارضایتی و در برخی موارد ضرر و زیان صاحبان مشاغل گردیده است.
در یک نمونه از پرونده های مالیاتی برای مودیان "کتمان" درج شده است که آنها را به فرار مالیاتی متهم می کند و مبالغی بدون چارچوب و استاندارد نسبت به میزان درآمد افراد را برای پرداخت به آنها تحمیل می کنند. مبالغی که بعضاً از کل دریافتی صاحب شغل با احتساب هزینه ها و سود هم بیشتر است!. اینجا صاحب شغل راهی جز پرداخت و یا تقسیط ندارد وگرنه حساب های بانکی آن بلوکه خواهد شد!
از این دست پرونده ها بسیار است و با حضور در هر اداره مالیاتی می توانید انبوهی از پرونده های تلنبار شده روی هم که مورد اعتراض مودیان است را مشاهده کنید. حتی اگر داخل ادارات مالیاتی هم نروید و فقط جلوی درب خروج بایستید و از مراجعه کنندگان با بله و خیر بپرسید که آیا از رفتار و عملکرد اداره مذکور راضی بودید یا نه، نتیجه را خواهید فهمید. اگر فقط یک یا چند نفر ناراضی بودند می گفتیم حتماً مشکلی داشتند یا فرار مالیاتی گریبان گیرشان شده، اما وقتی هیچ مالیات
دهنده ای از میزان ارقام تعیین شده راضی نیست حتماً مشکلی در سیستم و روند مالیاتی کشور وجود دارد که باید به آن توجه ویژه داشت.
با چنین رویکردی می توان مدعی بود که ایجاد شرایط سخت برای مردم باعث تحریک مودیان به فرار مالیاتی و دور زدن قانون هستند. چرا که بسیاری از آنها طی سال های اخیر بدون داشتن درآمد آنچنانی مجبور به پرداخت مالیات های سنگینی بوده اند که حقشان نبوده و به اجبار پرداخت کرده اند.
اگر مالیات ها براساس واقعیت درآمدی افراد بود قطعاً پرونده های مالیاتی از چند سال قبل بلاتکلیف نبود و افراد حاضر به پذیرش دیرکرد نمی شدند تا پرونده هاشان مورد تجدید نظر واقع شود.
درهمین تجدید نظرهم نکته مهمی وجود دارد که اگر به آن دقت کنید متوجه دارای اشکال بودن نظام اخذ مالیات کشور می شوید. در اکثر پرونده های مالیاتی در مرحله تجدید نظر و اعتراض شاهدهستیم که ممیزها و مدیران مالیاتی مبالغی همچون 20 تا 30 درصد مبلغ را نادیده می گیرند و تخفیف می دهند!. اگر این مبالغ براساس واقعیت است پس این مدیران و مسئولان با چه مجوزی تخفیف می دهند! اگر هم با واقعیت درآمدی افراد همخوانی ندارد پس چرا بدون حساب و کتاب برای آنها نرخ های سنگین تعیین می کنند!. اگر مردم میلی به پرداخت مالیات ندارند و بعضاً به دنبال دور زدن قانون هستند به سبب همین رفتار غیرمنطقی از سوی نظام مالیاتی کشور است.