مگر فیلترینگ موافق هم دارد؟!

در جهان امروز جوامع مدام از دولت ها مطالبه گری ویژه در حوزه تکنولوژی و بهره مندی از وسیع ترین خدمات در حوزه اینترنت را دارند. این مطالبه گری باعث شده تا دولت ها و شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی مدام درحال به روز رسانی و ارائه دستاوردهای جدید به کاربران باشند تا از یکسو مطالبه داخلی را مرتفع سازند و از سوی دیگر بتوانند در رقابت با رقبا پیشرو باشند و اولین یا بهترین ها را در رزومه خود به کاربران ارائه دهند.

مگر فیلترینگ موافق هم دارد؟!

در جهان امروز جوامع مدام از دولت ها مطالبه گری ویژه در حوزه تکنولوژی و بهره مندی از وسیع ترین خدمات در حوزه اینترنت را دارند. این مطالبه گری باعث شده تا دولت ها و شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی مدام درحال به روز رسانی و ارائه دستاوردهای جدید به کاربران باشند تا از یکسو مطالبه داخلی را مرتفع سازند و از سوی دیگر بتوانند در رقابت با رقبا پیشرو باشند و اولین یا بهترین ها را در رزومه خود به کاربران ارائه دهند.
درهمین راستا باتوجه به صلاحدید و سیاست های اتخاذی از سوی برخی کشورها در اعمال برخی محدودیت ها شاهد نارضایتی مردم آن جوامع هستیم. چرا که اساساً جامعه با هرگونه محدودیتی که موجب کاهش دسترسی آن به تبادل اطلاعات در عصر حاضر گردد مخالف است.
حال در چنین فضایی جالب است که برخی در کشورمان به عنوان حامیان فیلترینگ تجمع می کنند و خواستار عدم برداشته شدن فیلترینگ و حفظ این محدودیت ها هستند!. این مسئله را نمی توان با رویکرد آزادی سلیقه و اندیشه تفسیر کرد. چرا که نمی توان پذیرفت که خواسته عده ای محدودیت و سلب آزادی های معمول در عرصه اینترنت باشد! .
 اینجاست که باید به نقش عوامل پشت پرده بحث فیلترینگ، همان هایی که رقم هایی نجومی تجارت فیلترشکن را رقم می زنند، توجه ویژه داشت.
چرا که شما نمی توانید درحالت عادی درجامعه قشری را پیدا کنید که مخالف برداشته شدن محدودیت های موجود در قالب فیلترینگ باشد. همان هایی که بعضاً تجمع می کنند خودشان در تلگرام و واتساپ گروه های هماهنگی دارند و در آخر هم از مراسم و حضور خود عکس و فیلم می گیرند و اینستاگرام و توئیتر و دیگر شبکه های اجتماعی فیلتر شده بارگذاری می کنند!.
درحقیقت همین افراد نیز خود خواسته یا ناخواسته درگیر فیلترینگ هستند و نمی توانند به صورت آزاد  فعالیت های روزمره خود را انجام دهند و باید برای حضورشان در فضای فیلترشده هزینه کنند و شکی نیست که این افراد نیز خود از قشار متوسط و حتی ضعیف جامعه هستند که مجبورند این هزینه های تحمیلی را پرداخت کنند و در راستای هدف کسانی حرکت کنند سود اصلی را از این وضعیت می برند.
بحث برسر حضور افراد معترض به آزادسازی اینترنت نیست، بلکه حرف بر سر ماهیت این موضوع است که در نهایت تعجب تشکل های پشت این قضیه از وقتی دولت وعده برداشته شدن فیلترینگ را داده و هربار که به آن می پردازد، به یکباره دچار تشویش می شوند و هر بار به بهانه ای درصدد گل آلود کردن آب هستند و اجازه نمی دهند کار به سمت و سوی منطقی و قانونی خود پیش رود.
مسلماً در مسئله رفع فیلترینگ جامعه همراهی کامل با دولت دارد و حتی یکی از ملاک های شرکتشان در انتخابات همین مسئله بود. لذا دولت باید متوجه این موضوع باشد که همراهی جامعه را در این زمینه باخود همراه دارد و نمی توان پذیرفت که جامعه مخالف رفع محدودیت ها در فضای مجازی باشد.
لذا باید در مسیر قانونی این مسئله را پیگیری کرد و اجازه نداد که فشارهای بیرونی مانع از عزم جدی برای به سرانجام رساندن این وعده قانونی و اجتماعی گردد. چراکه هرچقدر دست های متنفع از این فیلترینگ سود
می کنند به مراتب بیشتر از آن خسارت مادی و معنوی بر جامعه وارد می شود.
ضمن اینکه مهمترین آسیب به وجهه و اعتبار کشور وارد می شود و اعتماد عمومی نسبت به وعده ها و سیاست های اعلامی از دست می رود. در ذیل این موضوع باید به آن دسته مسئولان و اقشاری از جامعه که به صورت حقیقی و دلسوزانه دغدغه بحث امنیت اخلاقی در فضای مجازی را دارند بیان داشت که استفاده از بستر اینترنت با فیلترشکن به مراتب خطرات و محتوای مسمومی را به کاربران به خصوص قشر نوجوان ارائه می کند و دسترسی را برای هرگونه انحراف فراهم و حتی آنها را هدایت می کند.
شکی نیست که باید بر فضای مجازی مدیریت هوشمند و نظارت هدفمند اعمال گردد تا فعالیت ها در آن شناسنامه دار و مشخص باشد و اگر تخلف و سواستفاده ای صورت می گیرد قابل پیگیری و برخورد باشد. همانطور که هیچ عقل سلیمی با محدودیت در استفاده از اینترنت کنار نمی آید، هیچ منطقی نیز با ولنگاری در این بستر همخوانی ندارد و  آن را نمی پذیرد.
لذا بحث تعادل در رویکردها و رفتار در حوزه اینترنت ضرورتی است که جامعه امروز بیش از هر زمان دیگری به آن احتیاج دارد. این نیاز اجتماعی از یکسو براساس دسترسی به امکانات و فضای مناسب در حوزه اینترنت قابل توجه است و از سوی دیگر بار روانی بسیار مهمی برای جامعه دارد، که اگر این محدودیت ها در زمان فعلی برداشته شود قطعاً همگرایی درونی در کشور افزایش خواهد یافت و نقطه وصل میان مردم و حاکمیت تقویت خواهد شد.