فرهنگ اشتغال پشتوانه و اهرم توسعه آینده کشور است

نمی توان بی جهت برخود بالید وحرف از شکوفایی و رشد در عرصه های مختلف زد، زمانی که در تمامی عرصه هایی که پیش زمینه فرهنگی دارند دچار ضعف هستیم.

فرهنگ اشتغال پشتوانه و اهرم توسعه آینده کشور است

نمی توان بی جهت برخود بالید وحرف از شکوفایی و رشد در عرصه های مختلف زد، زمانی که در تمامی عرصه هایی که پیش زمینه فرهنگی دارند دچار ضعف هستیم.
متأسفانه در هر حوزه ای که بستر، پیش زمینه یا پس زمینه آن مسائل فرهنگی است دچار چالش هستیم درحالی که طی دهه های گذشته تا چشم کار می کند و گوش می شنود موسسه و بنیاد و نهاد و سازمان و قرارگاه و جبهه و... فرهنگی تأسیس شده که هرکدام بنابر گستردگی فیزیکی بودجه می گیرند.
دراین زمینه یکی از چالش های بزرگ کشوردر حوزه فرهنگ اشتغال است که به عنوان پشتوانه و اهرم توسعه آینده کشور تلقی می شود. بدون اشتغال و فعالیت های نیروی انسانی هیچ فعالیتی نمی تواند حرکت موثر داشته باشد و قادر به رشد جایگاه و توسعه عالی نخواهد بود.
این امر مستلزم نهادینه شدن فرهنگ کار و اشتغال در بطن و بدنه جامعه می باشد. چیزی که بدون تعارف امروز در سطح جامعه دیده نمی شود. دراینکه درآمدها با اشتغال و ساعت کاری همخوانی ندارد شکی نیست و براین امر هم واقفیم که رشدفرهنگی نیازمند زنجیره از علل و عوامل است و تک بعدی نیست.
اما مشکل امروز جامعه و یا بهتر بگوئیم نسل امروز ما عدم اعتقاد به کار موثر و تلاش درکسب مهارت است. بسیاری از جوانان نسل جدید حاضر به کار کردن در رده های پائینی هرم اشتغال جهت کسب مهارت و راه اندازی کسب و کار نیستند.
به قول بازاریان اساساً کاسبی در مملکت درحال رنگ باختن است و دیگر کمتر کسی حاضر به کار ابتدایی برای کارآموزی است. این مسئله را درعرصه های فنی و حتی دانشگاهی نیز مشاهده می کنیم. جوانان برای کسب مهارت، ارزشی قائل نیستند و تن به کار نمی دهند و تمایلشان
به ورود در درآمدهای مجازی بسیار بیشتر است.
البته کسب درآمد از فضای مجازی یکی از رشته های جدید و بروز تجارت است، اما این قضیه با متوسل شدن به سایت های شرط بندی برای کسب درآمد بسیار متفاوت است!. امروز کمتر جوانی را می توان دید که در گوشی تلفن همراه خود یکی از سایت ها و اپلیکیشن های شرط بندی فارسی زبان یا خارجی را نداشته باشد.
جوانان با نشستن در کافه ها و قهوه خانه ها به این مدل درآمدزایی ها روی آورده اند و تحت تبلیغات پر زرق و برق و تعریف های سرشاخه های تبلیغاتی این سایت ها تمام وقت خود را در این فضا سپری می کنند.
کسی با ترید کردن بازار بورس، طلا، نفت، ارز و ... مخالف نیست اما چه برسر فرهنگ کسب و کار و تولید کشور آمده است که اکثریت جوانان بعضاً دیگر میل به تحصیل هم ندارند و از سنین 18 سالگی و حتی پائین تر وارد چنین فضاهای مسمومی به لحاظ اقتصادی می شوند که هیچ دستاوردی برای جامعه نخواهد داشت.
اینجاست که باید از این همه نهاد فرهنگی پرسید که برای ترویج فرهنگ اشتغال سالم و تفهیم نسل جوان درمورد نیاز کشور به توان بدنی و فکری آنها برای آبادانی کشور پرسید که چه کرده اید؟! واقعاً چطور می توان پشت هم چشم انداز برای کشور ترسیم کرد، درحالی که نیروی انسانی آن را تربیت نکرده ایم و اگر هم عده ای آموزش می بینند، بلافاصله در اولین فرصت مهاجرت می کنند.
باید نگران فرهنگ کار در کشور بود و باید برای آموزش فرهنگی نسل جدید برنامه ریزی کرد تا کار کردن برای آنها یک ارزش باشد، نه اینکه کارنکردن به عنوان یک موفقیت تلقی شود و تبعات و مفاسد اجتماعی به همراه داشته باشد.