بخش خصوصی بی پشتوانه است

اقتصاد کشور به صورت فزاینده ای نیاز به تحول و تنفسی جدید دارد که جز با ورود سرمایه های ارزی و دلاری میسر نخواهد شد. این سرمایه مورد نیاز قطعاً از سوی دولت تأمین نخواهد شد چرا که همین الان بسیاری از دستگاه ها و نهادهای مختلف اجرایی در مدیریت هزینه های خود و کشور گیر کرده اند و به قولی با این جیب آن جیب کردن ارقام از این وزارت به آن وزارت امورات را می گذرانند.

اقتصاد کشور به صورت فزاینده ای نیاز به تحول و تنفسی جدید دارد که جز با ورود سرمایه های ارزی و دلاری میسر نخواهد شد. این سرمایه مورد نیاز قطعاً از سوی دولت تأمین نخواهد شد چرا که همین الان بسیاری از دستگاه ها و نهادهای مختلف اجرایی در مدیریت هزینه های خود و کشور گیر کرده اند و به قولی با این جیب آن جیب کردن ارقام از این وزارت به آن وزارت امورات را می گذرانند.
سرمایه گذاری خارجی هم که امکان پذیر نیست و هیچ شخص حقیقی و حقوقی حاضر نیست در چارچوب مرزهای کشوری سرمایه گذاری کند که حتی امکان جابه جایی پول توسط بانک ها در سطح بین المللی را ندارد و تحریم ها تمام منافذ اقتصادی را بسته است.
تنها راه نجات و تنفس این اقتصاد بیمار، بخش خصوصی است. اما این بخش نیز به سبب نوع و سبک رفتارهای رسمی با آنها به گونه ای دلزده و نا امید و بی انگیزه است. یک سرمایه گذار داخلی برای راه اندازی یک واحد تولیدی یا مشارکت درامر صنعتی باید هفت خان که هیچ صدخان را بگذراند تا وارد فضایی شود که سود و زیان آن به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست و کاهش ارزش سرمایه به گونه ای است که روز به روز و ماه به ماه آورده آن را کوچک می کند.
بخش خصوصی در کشورمان نمی تواند به سادگی رقابتی سالم داشته باشد چرا که اصلی ترین و بزرگترین بخش های اقتصادی در اختیار بخش های دولتی و رسمی است که از فرصت های دست نیافتی برخوردارند و هیچ سرمایه گذاری نمی تواند با آنها رقابت داشته باشد. در چنین فضایی سرمایه گذاری با چه انگیزه ای باید صورت پذیرد؟!. چرا باید یک سرمایه گذار آورده مالی ارزی و ریالی خود را وارد میدانی کند که نه چشم انداز آینده آن مشخص است و نه تضمینی برای حفظ و افزایش سرمایه آن وجود دارد .اگر دولت به توان بخش خصوصی نیازدارد و باور دارد که می خواهد از آن حمایت کند، باید این موانع را از سر راهش بردارد و فضای سالم و جذاب را برای آنها ایجاد نماید.