پذیرش سوریه و لبنان جدید با رویکردی جدید

اینکه وضعیت سوریه و لبنان چطور به این مرحله رسیده است که امروز شاهد حاکمان و جریان های جدید هستیم خود نیاز به تحلیل و تفاسیر بسیاری دارد که مورد بحث نیست؛ اما آنچه در این وضعیت بسیار اهمیت دارد پذیرش این شرایط و برنامه ریزی برای آن می باشد.

اینکه وضعیت سوریه و لبنان چطور به این مرحله رسیده است که امروز شاهد حاکمان و جریان های جدید هستیم خود نیاز به تحلیل و تفاسیر بسیاری دارد که مورد بحث نیست؛ اما آنچه در این وضعیت بسیار اهمیت دارد پذیرش این شرایط و برنامه ریزی برای آن می باشد.
اینکه در سوریه جریانی روی کار آمده است که تا چندی پیش به عنوان دشمن ایران تلقی می شدند مربوط به همان دوران بوده و ما نیز در همان دوران اقدامات لازم را متناسب با آن شرایط انجام دادیم. اما امروز شرایط به گونه دیگری تغییر یافته و نمی توان رویکرد قبلی را در مواجهه با شرایط جدید به کار بگیریم و نگرش قبلی را به این وضعیت تعمیم دهیم.
لذا باید برای شرایط جدید رویکردی جدید داشته باشیم و علیرغم نگرش قبلی آنها را بپذیریم و قبول کنیم که امروز خوب یا بد، خواسته یا ناخواسته این جریان ها در سوریه و لبنان حاکم هستند . رویکرد منطقی ما در امر سیاست خارجی ایجاب می کند تا هرچه سریعتر شرایط دیپلماسی را در مسیر عادی سازی روابط قرار دهیم.
امروز کشورهای مختلف از دولت های اروپایی گرفته تا همسایگان عربی یک به یک درحال رفتن به سوریه هستند و هرکدام با سرعت سفارتخانه های خود را بازگشایی و درحال انجام توافقات سیاسی و تجاری هستند. بی توجهی و عادی نگری به این مسئله موجب عقب ماندن ایران از تحولات منطقه ای خواهد شد و در منطقه ای که سال ها به عنوان منطقه نفوذ ما تلقی می شد و از آن به عنوان عمق استراتژیک یاد می کردیم شاهد فعال شدن دیگر قدرت های جهانی و منطقه ای هستیم.
مسلماً ما در عرصه بین الملل چه در داخل و چه در خارج از مرزها نیروها و شخصیت های مناسبی برای ارتباط گیری مجدد با سوریه و نزدیکی مواضع در لبنان داریم. باید هرچه سریعتر از این پتانسیل ها استفاده کنیم تا خیلی ساده و سهل جایگاه خود را در منطقه غرب آسیا از دست ندهیم.