افزایش صادرات غیرنفتی با چاشنی گرانی داخلی

جای بسی خرسندی و تقدیر دارد که مدیریت اقتصاد کشور به گونه ای رقم بخورد که صادرات غیرنفتی کشور افزایش یابد و به نسبت تعادلی با واردات داشته باشد. این موضوع آرزوی دیرینه است که اقتصاد کشور از نفت جدا شود و بتواند به سمت اقتصاد غیرنفتی حرکت کند. همچنین چند سالی هست که درآمدهای غیرنفتی کشور از درآمد نفت بیشتر شده است، اما این موضوع با فشار شدید بر رقم های مالیاتی محقق شده و به بیانی ساده جیب مردم تأمین کننده درآمدهای غیرنفتی بوده است!.

افزایش صادرات غیرنفتی با چاشنی گرانی داخلی

جای بسی خرسندی و تقدیر دارد که مدیریت اقتصاد کشور به گونه ای رقم بخورد که صادرات غیرنفتی کشور افزایش یابد و به نسبت تعادلی با واردات داشته باشد. این موضوع آرزوی دیرینه است که اقتصاد کشور از نفت جدا شود و بتواند به سمت اقتصاد غیرنفتی حرکت کند. همچنین چند سالی هست که درآمدهای غیرنفتی کشور از درآمد نفت بیشتر شده است، اما این موضوع با فشار شدید بر رقم های مالیاتی محقق شده و به بیانی ساده جیب مردم تأمین کننده درآمدهای غیرنفتی بوده است!.
درمورد صادرات غیرنفتی اخیراً وزیراقتصاد اعلام کرده: "‏بر اساس جدیدترین آمار گمرک از تجارت غیرنفتی ۱۰ ماهه امسال، صادرات غیرنفتی به ۴۷.۸ میلیارد دلار رسیده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۱۸ درصد رشد داشته است". این موضوع قطعاً موجب ارز آوری برای کشور خواهد شد و نشان از رونق نسبی تولید دارد.
اما نکته قابل توجه در این باره ضرورت حفظ تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار داخلی می باشد. به عبارتی اگر تولیدات و محصولاتی که مصرف داخلی دارند،به بهانه صادرات از دسترس مردم خارج شوند، فشار اقتصادی و معیشتی بر جامعه وارد می شود تا برای کشور ارز آوری داشته باشد!.
درهفته ای که گذشت قیمت سیب زمینی، پیاز و گوجه فرنگی بعضاً تا 100 درصد افزایش را تجربه کردند و حتی علیرغم قیمت بالا بعضاً در برخی مغازه ها و میادین یافت نمی شد و بی کیفیت ترین محصولات را به مردم ارائه می کردند. تمام بارفروشان و خرده فروشان به اتفاق مدعی بودند که باری که باید داخل عرضه شود صادر می شود و هنوز بار تازه نیز برداشت نشده و این مسئله قیمت ها را افزایش داده است.
اقشار ضعیف جامعه برای گذران خوراک روزمره خود با همین اقلام معمولی همچون سیب زمینی و پیاز و تخم مرغ سروکار دارند و گرانی یکباره آنها معاش روزانه برخی را برهم می زند. اینکه مردم در داخل کشور برای تهیه برخی اقلام ساده دچار مشکل شوند و مجبور باشند گران بخرند تا چرخ صادرات غیرنفتی بچرخد، دوری باطل است که نتیجه ای دربر نخواهد داشت.
صادرات غیرنفتی زمانی می تواند مایه افتخار و موثر باشد که جدای از تامین مایحتاج داخل، ظرفیت ها برای تولید صادراتی فراهم شود. با این سبک سیاق جریان عدم وابستگی به نفت و پیشی گرفتن درآمدهای مالیاتی از درآمد نفت تکرار می شود که عیناً فشار اقتصادی به مردم منتقل می شود و افتخار آن برای دولت تلقی می گردد.
رونق صادرات غیرنفتی و حتی نفتی کشور و ارز آوری زمانی ارزشمند خواهد بود که وضعیت اقتصاد داخلی از آن اثرپذیر شود و نشانه های رونق تولید در آن مشاهده شود. مسلماً رویکردهای کنونی بیان کننده این مهم نیست و شرایط اگر بدتر از قبل نشده باشد هنوز رو به بهبودی نرفته است.
بهترین ملاک و معیار سنجش این قبیل موضوعات وضعیت زندگی مردم جامعه است؛ آیا مسئولان می توانند مدعی باشند که وضعیت زندگی و معاش مردم مطابق با آمارهای ارائه شده رشد و حتی تاثیرپذیر بوده است.
جدا از تمام آمار و ارقام های اقتصادی و جدا از تمامی سیاست های صادراتی و ارزآوری در کشور باید خطاب به مسئولان بیان داشت که واقعاً چطور قبول می کنند که اقشار ضعیف تا این حد زیر فشار بروند و بعضاً قادر به تامین خوراک روزانه خود نباشند، آن وقت خشنود از این باشند که صادرات غیرنفتی رونق گرفته و یا از توازن وارداتی صحبت کنند.
 درمقطع کنونی بیش از هر زمان دیگری باید هوای زندگی مردم را داشت...