راهکار حل مشکل مردم از این وضعیت چیست؟

آنچه به عنوان ریشه مشکلات اقتصادی و معیشتی از سوی جامعه مورد توجه است، اکثراً در بستر سیاست خارجی و مناسبات مربوط به آن نهفته است. چرا که دیگر بیان برخی شعارها و اظهارات درمورد بی اثر بودن تحریم ها به موضوعی تبدیل شده است که وجود و نفوذ آن کاملا احساس می شود. چرا که فشارها از حد گذشته است و مسئولان نیز خود بر آسیب رسان بودن تحریم ها و محدودیت ها اذعان دارند.

راهکار حل مشکل مردم از این وضعیت چیست؟

آنچه به عنوان ریشه مشکلات اقتصادی و معیشتی از سوی جامعه مورد توجه است، اکثراً در بستر سیاست خارجی و مناسبات مربوط به آن نهفته است. چرا که دیگر بیان برخی شعارها و اظهارات درمورد بی اثر بودن تحریم ها به موضوعی تبدیل شده است که وجود و نفوذ آن کاملا احساس می شود. چرا که فشارها از حد گذشته است و مسئولان نیز خود بر آسیب رسان بودن تحریم ها و محدودیت ها اذعان دارند.
وقتی حرف از تحریم ها به میان می آید، چندین مورد را باید مورد توجه قرار دهیم. موضوعاتی که شامل پرونده هسته ای، حقوق بشر، اقدامات منطقه ای، فعالیت های موشکی و... می شود. درتمام این موارد رفع تحریم ها منوط به انجام مذاکرات مختلف و ارتقای سطح تعاملات با غرب می باشد.
در چنین شرایطی ما مدام از تلاش ها برای رفع تحریم ها حرف می زنیم، و از سوی دیگر مذاکرات را عامل خیانت و وادادگی و برای آن تجمع خیابانی به راه می اندازیم!. خب مگر می شود قفلی بسته باشد و ما بدون استفاده از کلید آن را باز کنیم. هرچقدر هم عزم جدی و نیت قطعی برای بازکردن قفل وجود داشته باشد بدون استفاده از کلید هیچ گشایشی حاصل نمی شود.
در مسائل دیگر اقتصادی مدام از محدودیت های بانکی و عدم امکان تسویه حساب ارزی با کشورهای مختلف را بیان می کنیم و هر بار با واسطه کردن دیگر کشورها بخشی از دارایی های خود را به سختی وصول
می کنیم، اما نمی خواهیم قبول کنیم چالشی همچون FATF سد راه است و برای عبور از این مرحله باید عضویت در آن را بپذیریم.
دست پای و اقتصاد کشور را بسته ایم و آن را به دریای طوفان ها
انداخته ایم و انتظار داریم غرق نشود. امروز خواست بسیاری از مردم رفع موانع ارتباطی با جهان و برداشته شدن محدودیت های بین المللی است،
سال هاست که پرونده مربوط به عضویت ایران در FATF بین مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص دست به دست می شود و هیچ کدام نه آن را نفی می کنند و نه می پذیرند که مهر تاییدشان را زیر آن بزنند. حرف بر سر این است که اگر چنین موضوعاتی می تواند برای آینده افراد و جریان های سیاسی تبعاتی داشته باشد و ترس از نتایج آن دارند که فردا روزی نتایجش را به آنها منتسب کنند، چرا آن را با استفاده از نظرات مسئولین عالی رتبه کشور و مردم تعیین تکلیف نمی کنند.
مردم درحال له شدن زیر بار فشارهای اقتصادی هستند و دیگر یارای تحمل و مقاومت ندارند. دیگر امیدی باقی نیست که آن را خوراک ذهن کنند و منتظر فردایی روشن باشند. جامعه خسته از قربانی شدن منافع ملی به پای منافع گروهی برخی جریان های سیاسی است.
انتظار جامعه از دلسوزان حقیقی نظام و آنها که درد مردم را درد خود می دانند، این است که به پشتیبانی از آنها بلند شوندو اگر راهی غلط پیش روی کشور گذاشته شده آن را فریاد بزنند و مطمئن باشند در انقلاب و نظام جمهوری اسلامی حق و حقیقت پشتیبانی عمومی دارد. باید منافع فردی و گروهی عده خاص را کنار گذاشت و نگاه به خواست و نیازهای مردم داشت؛ با چنین رویکردی قطعاً هزینه تصمیمات کاسته می شود و حمایت های داخلی از آنها موجب تقویت توان کشور در سیاست های اتخاذی خواهد شد.
اگر با مذاکره و پذیرش برخی مسائل بین المللی مشکل کشور حل نمی شود؛ پس راهکار نجات از این وضعیت چیست؟!. اگر مذاکره بد است، پس چه کاری خوب است تا مردم به آن چنگ بزنند و از این وضعیت رهایی یابند.