حذف صفر از پول ملی، از بار مشکلات روانی مردم خواهد کاست!

يك نكته از هزاران

مسلما پذیرش واقعیت از انکار آن در طولانی مدت، درد کمتری دارد. با پذیرش، این فرصت را به خود و کارشناسان می‌دهیم که به دنبال راه چاره برای گذر از بحران باشیم؛ البته به شرطی که بحران هم در حال گذر بوده و قصد ماندن نداشته باشد.

مسلما پذیرش واقعیت از انکار آن در طولانی مدت، درد کمتری دارد. با پذیرش، این فرصت را به خود و کارشناسان می‌دهیم که به دنبال راه چاره برای گذر از بحران باشیم؛ البته به شرطی که بحران هم در حال گذر بوده و قصد ماندن نداشته باشد.
بالاخره مسئولان کشور پذیرفتند که ارزش پول ملی یا به قول و گفته خودشان«کارآیی» پول ملی کاهش یافته و بهتر آن است که صفرهای اضافی و دردسرساز را از جلوی اعداد پول کشور برداریم. در این صورت دیگر ناچار نخواهیم بود اسکناس چاپ کنیم؛ چون هر سال برای امحاء اسکناس‌های فرسوده و جایگزینی آن‌ها، مبلغی معادل دو هزار و ۲۰۰ میلیارد ریال هزینه می‌شود. با حذف صفرها، طبعا از هزینه چاپ اسکناس کاغذی و امحاء آن نجات خواهیم یافت. اما نکته ناگفته ماجرا این است که باید همین میزان با بیشتر از این میزان را برای تولید سکه‌های «تومان» هزینه کرد؛ سکه‌های 2 و 3و 5 و ... تومانی و سکه‌های پول خردی به نام «قران». مسلما طراحی و تولید این میزان سکه، نه رایگان است و نه ارزان. بنابراین آن‌هایی که با کم شدن صفرها، چشم امید به صرفه‌جویی درهزینه تولید پول داشتند، نباید چندان امیدوار باشند؛ این‌جا هر طور که تکان بخوریم یا حتی تکان نخوریم-مثلا در قرنطینه بمانیم و بیرون نیاییم- باید هزینه کنیم و هربار گران‌تر از دفعه قبل.
آن‌چنان که رئیس کل بانک مرکزی  گفته در حال حاضر هم مردم در عرف جامعه از «تومان» استفاده می‌کنند، و البته این گفته حقیقت محض است؛ مردم ما مدت‌هاست در مواقعی که اقتضا می‌کند و بسته به اندازه معامله، به‌جای چند میلیون و چند میلیارد، به‌طور خیلی خلاصه از «چند تومان» استفاده می‌کنند و عملا و خود به خود، رفته رفته مردم خودشان صفرها را حذف کرده‌اند، پس چه اصراری هست که دولت هم‌چنان به چاپ اسکناس‌های پر ازصفرش ادامه بدهد. زندگی ما با همین پول خردها هم خواهد چرخید؛ هر چند هر ازگاهی یکی از چرخ‌های این زندگی، ناخواسته یا خراب می‌شود یا گم! که این هم تقدیر روزگار است و با آن کاری نمی‌توان کرد. همین مسئول و برخی مسئولان دیگر به کم شدن بار روانی که مردم متحمل می‌شوند با چنین تصمیمی اشاره کرده‌اند؛ که اشاره کاملا درستی است؛ چرا که دیگر کسی از 90 میلیون تومان شدن پراید و قیمت‌های میلیاردی مسکن، شوکه نخواهد شد؛ با پول جدید، پراید می‌شود 90هزار تومان و ... قس‌علیهذا.
 البته حواس‌مان به یک نکته بیشتر پنهان مانده هم باشد که کف حقوق کارگری هم می‌شود 1800 تومان! به میمینت و مبارکی!