"اقتصاد فریبنده" در مرکز میدان انتخابات

هرچه در تبلیغات گوناگون کاندیداها بیشتر عمیق می شویم نگرانی های بیشتری از بابت آینده کشور در دل همگان ایجاد می شود. شکی نیست که اولویت کشور مشکلات اقتصادی است و نه تنها دولت بلکه باید تمام توان قوای دیگر و نهادهای حکومتی در مسیر برون رفت از این وضعیت به کار گرفته شود. اما عقل حکم می کند تا وعده ها و شعارها در قالب چارچوبی محدود و مشخص و با اعداد و ارقام رسمی و نه خیالی، مطرح گردد.

"اقتصاد فریبنده" در مرکز میدان انتخابات

 

 

هرچه در تبلیغات گوناگون کاندیداها بیشتر عمیق می شویم نگرانی های بیشتری از بابت آینده کشور در دل همگان ایجاد می شود. شکی نیست که اولویت کشور مشکلات اقتصادی است و نه تنها دولت بلکه باید تمام توان قوای دیگر و نهادهای حکومتی در مسیر برون رفت از این وضعیت به کار گرفته شود. اما عقل حکم می کند تا وعده ها و شعارها در قالب چارچوبی محدود و مشخص و با اعداد و ارقام رسمی و نه خیالی، مطرح گردد.
وعده هایی که از جنس وعده های توخالی و مصداق سنگ بزرگ است، نه تنها دیگر موجب جذب افکار عمومی نمی شود بلکه موجب سرخوردگی و ناامیدی بیشتر جامعه نسبت به ماهیت انتخابات و مشارکت خواهد شد. اگر هم این وعده ها بتواند اقشاری را جذب کند مصداق فریب و رفتارهای پوپولیستی خواهد بود که در شأن مردم نیست و تجارب گذشته از این سبک مدیریتی نشان داده که چه آفاتی برای ملت و کشور به همراه خواهد داشت.
اعداد و ارقام درآمدهای وارده و هزینه های کشور مشخص است و هیچ کدام با اعداد و ارقامی که برخی کاندیداها درمورد افزایش یارانه ها و یا کمک هزینه های چند صد میلیونی ازدواج مطرح کرده اند مطابقت ندارد. سفره مردم از سفره کشور جدا نیست،وقتی ورودی های درآمدی کشور تنگ و محدود شده اند طبیعی است که سفره مردم کوچک خواهد شد. لذا عقلانی و اخلاقی نیست شرایط را طوری جلوه دهیم که با تغییر یک فرد و تشکیل دولت جدید مملکت تبدیل به بهشتی تمام عیار خواهد شد.
انتظار می رود اگر کاندیداهای حاضر رویکرد اقتصادی برای جلب نظر مردم دارند، به جای پرداختن به مباحث غیرمنطقی و دادن وعده های توخالی، درصدد ارائه برنامه های کوتاه مدت برای تسکین درد معیشت مردم و چشم انداز بلند مدت برای ثبات و توسعه اقتصادی کشور باشند.
همچنین باید این نکته را به کاندیداهای محترم عرض کرد که جامعه خسته و نفس بریده را طاقت تازیانه نیست! وقتی مردم درد دارند و شما از درد آنها به گونه ای صحبت می کنید که انگار کلیدش در دستتان است و تاکنون آن را به کار نگرفته اید، مصداق تازیانه و نمک برزخم آنها می باشد. لذا واقع گرایی در مورد وضعیت مردم و کشور بهترین تسکین برای دردهای موجود می باشد.
 ش از آنکه به فکر تبلیغات خودشان باشند باید به این فکر کنند که چطور می توان حس بی تفاوتی و بعضاً بی اعتمادی به وجود آمده برای مردم را تبدیل به اعتماد کرد تا امید ملت و کشور به آینده مستدام بماند و بتوان از توان جامعه برای طی مسیر در برابر مشکلات پیش رو استفاده کرد.
اما نکته اصلی اینجاست که طی ادوار گذشته مشاهده شده که حضور و مشارکت مردم در انتخابات منوط به اعتمادی بوده که در مسیر انتخابات کسب کرده اند. ضمن اینکه این کسب اعتماد صرفاً از جهت کاندیداها و یا تبلیغات آنها نبوده و نیست.بلکه مردم در شرایط مختلف با توجه به نیازهایی که برای خود و زندگی و کشور تشخیص داده اند،وارد میدان شده و میزان مشارکت را رقم زده اند.
لذا این دوره نیز نمی توان گفت که دادن وعده های اقتصادی پر زرق و برق مردم را هیجانی و یا جذب می کند. بلکه این تشخیص نهایی جامعه است که نیاز خود را برای آینده تشخیص دهد و شناخت ممکن است در آخرین روز و حتی آخرین ساعت روز انتخابات حاصل شود. لذا هرچه رویکرد اجرایی کاندیداها با نیاز و خواست و تشخیص جامعه تطابق داشته باشد،احتمال انتخابشان بیشتر خواهد بود.