درد مردم، حرف امرار معاش است

گرفتاری های مردم این روزها به طور علنی در امورات روزانه قابل مشاهده است. از خرید نان گرفته تا اقلام خوراکی و هزینه های حمل و نقل و هزینه های درمان کرونا در کنار هزینه مسکن، کمر مردم را خم کرده است و این فشارها حتی اقشار پردرآمد کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است.

درد مردم، حرف امرار معاش است

گرفتاری های مردم این روزها به طور علنی در امورات روزانه قابل مشاهده است. از خرید نان گرفته تا اقلام خوراکی و هزینه های حمل و نقل و هزینه های درمان کرونا در کنار هزینه مسکن، کمر مردم را خم کرده است و این فشارها حتی اقشار پردرآمد کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
جای بسی تعجب است که در چنین شرایط بغرنجی برخی
جریان های سیاسی و حتی برخی مدیران و مسئولان فعلی و سابق همچنان درگیر بحث "آن دولت چه کرد و این دولت چه می کند و آن دولت چه گذاشت و این دولت چه دارد و...!". گویا هنوز مدیران کشور باور نکرده اند که کشور شرایط مناسبی ندارد و نارضایتی میان اقشار جامعه علنی گردیده و بعضاً به گردهمایی ها و تجمعات اعتراضی دراصناف و مشاغل و طبقات مختلف گردیده
است.
باید به معنای واقعی کلمه درک کنیم که شیرازه خانواده ها از بابت مشقت های موجود برای زندگی روزمره،درحال پاشیدگی است. نقل این نیست که سفره مردم کوچک شده و یا دیگر نمی توانند به سفر بروند و یا هزینه های رفاهی خود را کاهش داده اند. بلکه واقعیت این است که سفره زندگی بسیاری از خانواده ها خالی شده و یا به سبب عدم توانایی تامین هزینه ها و گرفتاری های اجتماعی کار به متارکه کشیده است و اساساً این سفره جمع شده است!.
مردم کاری ندارند که کدام جریان سیاسی بر کشور حاکم است و اصلاً فرصتی برای پرداختن به فعالیت های سیاسی برایشان باقی نیست. جامعه ای که درد نان داشته باشد دیگر توجهی به این نمی کند که چه شخص و گروهی قدرت را در دست داشته و دارند.
مسئولان جدید که در رأس امور قرار گرفته اند از قضا اغلب در نهادها و ارگان های مشغول بوده اند که با اقشار ضعیف جامعه و نیازمندان در ارتباط و تعامل بوده اند و می دانند که یک خانواده چهار یا پنج نفره نمی تواند ماهانه با 3 ونیم میلیون تومان زندگی
کند.
لذا اگر از دولت قبل درمورد وضعیت معیشتی و فقر و تنگدستی انتقاد می کردیم، اگر امروز سر وسامانی به وضع مردم داده نشود انتقادات بیشتر از دوره قبل خواهد بود. چرا که همانطورکه گفتیم اغلب مسئولان فعلی در پست های قبلی خود موظف به حمایت و ساماندهی وضعیت زندگی اقشار آسیب پذیر بوده اند و امروز حیطه مسئولیت آنها در سطح بزرگتری قرار گرفته و با شناختی که از وضعیت فقر و تنگدستی دارند باید درد مردم را چاره کنند.
مردم حال خوبی ندارند و افزایش قیمت ها دیگر قابل تحمل نیست. چرا که درآمدی مطابق با هزینه ها به دست نمی آید و هزینه ها برای تمام اقشار اعم از نیازمندان و طبقه های متوسط و با درآمدبالا غیرقابل تحمل شده است. باید نظم و انضباطی بر امورات کشور حاکم شود تا حداقل ثبات به بازار اقلام معیشتی مردم بازگردد. با این رویه واقعاً
 نمی توان انتظاری از جامعه برای تحمل مجدد مشکلات
 داشت.