چرا آثار دستاوردها احساس نمی شود؟!

مشکلات کشور زیاد است و توان اجرایی هم سقف و محدودیت هایی دارد که همه از آن مطلعیم و برخلاف آنها که معجزه طلب می کنند ما به دنبال نگاهی واقع گرایانه به مسائل هستیم و براساس آمار و ارقام از مسئولان انتظار گزارش دهی و تاثیر اقدامتشان را داریم.

چرا آثار دستاوردها احساس نمی شود؟!


 

مشکلات کشور زیاد است و توان اجرایی هم سقف و محدودیت هایی دارد که همه از آن مطلعیم و برخلاف آنها که معجزه طلب می کنند ما به دنبال نگاهی واقع گرایانه به مسائل هستیم و براساس آمار و ارقام از مسئولان انتظار گزارش دهی و تاثیر اقدامتشان را داریم.
اخیراً وزارت نفت اعلام کرده است که « با شروع دولت سیزدهم شاهد افزایش صادرات نفت، گاز و فرآورده های نفتی و محصولات پتروشیمی بوده ایم و در مجموع در دولت سیزدهم، وصول درآمدهای ناشی از صادرات نفت، گاز، فرآورده‌های نفتی و محصولات پتروشیمی 2.5 برابر شده است. ضمن اینکه عمده فروش نفت و درآمد آن به صورت ارزی و نقدی بوده است و در سررسید وصول شده و بخش کوچکی نیز تهاتر انجام شده است.»
با تامل در این آمار وگزارش چطور می توان آن را پذیرفت و برای آن توجیه آورد. ما ملاک را بر صحت قول و ادعاها می گذاریم، اما براین اساس وقتی درآمدهای نفتی کشور 2.5 برابر شده و از سوی دیگر بخش عمده آن به صورت ارزی و نقدی بوده است، پس چرا نمود این رشد چشمگیر را در امورات کشور و مردم مشاهده نمی کنیم.
متوجه این امر هستیم که قرار نیست درآمد نفت پای سفره مردم بیاید و در بخش های مختلف باید بار دیگر وزارتخانه ها را نیز به دوش بکشد و در فضای تحریم مدیریت مالی در آن لحاظ
شود.
اما آیا چنین آمار و دستاورد بزرگی نباید تحولی هرچند ناچیز را در بهبود وضعیت اقتصاد داخلی و امور معیشتی مردم ایجاد کند.
یا درنمونه های دیگر از سوی برخی اشخاص و نهادهای رسمی کشور اخباری مبنی بر افزایش رشد اقتصادی کشور و چند برابر شدن حجم مراودات تجاری مطرح می گردد. امیدواریم که چنین باشد، ولی چطور می شود که آمارهای تولید و فروش و درآمدهای کشور مدام افزایش یابد، اما وضعیت اقتصادی کشور و اوضاع زندگی مردم هر روز روبه افول باشد.
شنیدن این آمارهای رشد و توسعه که همواره از سوی مدیران و مسئولان مطرح می شود،گویا صرفاً در حد گزارش است و در عرصه عمل نمودی پیدا نمی کند. البته این موضوع ربطی به این دولت و آن دولت ندارد.متاسفانه افراد تا در منصب هستند مدام از دستاوردهای مدیریتی خود می گویند و پس از اتمام دوره خدمت به جرگه منتقدین می پیوندند تا مجدداً روی کار آیند و این چرخه باطل همین طور ادامه می یابد.
اگرچه مردم به سبب درگیری شدید در امر معیشت و اقتصاد زندگی شخصی توجهی به این آمارها و گزارش ها ندارند، اما نباید فراموش کرد اعتمادی که مردم به نمایندگان و مسئولانشان دارند برگرفته از لمس و احساس خدمات آنها می باشد. اگر این آمار و ارقام مثبت نمودی در زندگی و وضعیت مردم پیدا نکند قطعاً این اعتماد نیز از دست خواهد رفت و بی تفاوتی جای آن را خواهد
گرفت.