همسایگان جنوبی خلیج فارس خطر یا فرصتی بالقوه؟

از دیرباز رابطه ما با همسایگان جنوبی همواره در نوسان بوده و نمی توان نقطه تعادلی را برای این ارتباطات به صورت بلند مدت پیدا کرد. در دورانی گرمای روابط ما از سر قدرت نمایی ایران در منطقه بود که به از آن تحت عنوان "ژاندارم منطقه" یاد می شود و دورانی هم سردی شدید روابط از سر اختلافات قومیتی و مسائل ایدئولوژیک و امنیتی رقم خورده است.

همسایگان جنوبی خلیج فارس خطر یا فرصتی بالقوه؟

!

از دیرباز رابطه ما با همسایگان جنوبی همواره در نوسان بوده و نمی توان نقطه تعادلی را برای این ارتباطات به صورت بلند مدت پیدا کرد. در دورانی گرمای روابط ما از سر قدرت نمایی ایران در منطقه بود که به از آن تحت عنوان "ژاندارم منطقه" یاد می شود و دورانی هم سردی شدید روابط از سر اختلافات قومیتی و مسائل ایدئولوژیک و امنیتی رقم خورده است.
امروز روابط ما با همسایگان جنوبی جدای از سردی، به سمت و سویی می رود که ناخواسته باید نام دشمنی برآن نهاد. متاسفانه طی سال های اخیر به سبب برخی مشکلات سیاسی و امنیتی میان ایران و عربستان و دیگر اعراب خلیج فارس باعث شده تا شاهد یک چرخش دیپلماتیک در میان همسایگان جنوبی به سمت رژیم صهیونیستی باشیم. این بی توجهی ما و عدم عزم جدی برای بازسازی روابط باعث شده تا رژیم اسرائیل روند
عادی سازی با اعراب را به گونه ای پیش ببرد که منجر به تأسیس سفارتخانه در برخی از آنها و رفت و آمد مقامات بلندپایه میان طرفین گردد.
درهمین رابطه اخیراً وزیرخارجه کشورمان با همتای اماراتی خود درباره تهدیدات حضور اسرائیل در منطقه و نامناسب بودن عادی بودن روابط برای کشورهای منطقه مراتب اعتراض خود را عنوان داشته است.
در جواب نیز طرف اماراتی بیان داشته است که منافع ملی کشورش را اولویت می داند و ضمن حسن همجواری با همسایگان اجازه نخواهند داد که از کشورشان علیه دیگر همسایگان اقدامی صورت گیرد.
این درحالی است که همین چند وقت پیش بود که اسرائیل با گردهمایی کشورهای عربی به دنبال اتحادی علیه ایران بود و درآن همسایگان جنوبی ما با مقامات اسرائیلی تفاهم نامه امضا کردند. باید به این نکته توجه ویژه داشت که اسرائیل با ابتکار و استفاده از ابزار دیپلماسی به طور جدی به دنبال جذب و نفوذ در کشورهای حاشیه خلیج فارس می باشد.
مقامات رژیم صهیونیستی با کنارگذاشتن اختلافات تاریخی و پرداختن به موضوعات اشتراکی منجمله تبدیل ایران به عنوان یک دشمن مشترک، توانسته است اجماعی را در آب های جنوبی ما به نفع خود تشکیل دهد.
حال باید از خود بپرسیم که آیا نقطه اختلافات ما همسایگان عربی بیشتر بوده یا اسرائیل؟! آیا ما از این پتانسیل بخوردار بوده و هستیم که بتوانیم روابط آسیب دیده با اعراب به ویژه عربستان را ترمیم کنیم یا نه؟! اگر این کار را نکرده ایم نباید توقع داشته باشیم که صرفاً با تهدید و نگاه همیشگی تحقیرآمیز از همسایگان جنوبی بخواهیم که کاری را برخلاف منافع و خط قرمزهای ما انجام ندهند.
امروز دوران تهدیدات این چنینی گذشته است و مصداق عینی آن را می توان در آرای ممتنع امارات در بیانیه های سازمان ملل
علیه روسیه مشاهده کرد. علیرغم اینکه امارات در جمع متحدین آمریکا بشمار
 می رود اما در این فقره بسیار محطاط و بافاصله از واکنش های غرب حرکت کرده است. چرا که منافع ملی کشورها اصلی ترین دلیل و ملاک برای
تصمیم گیری می باشد.
اگر امروز به صورت اعتراضات کلامی مراتب اعتراض خود را بیان
می کنیم و حتی در ظاهر و پنهان از توان نظامی برای تهدید
همسایگان جنوبی خط و نشان می کشیم، باید درک کنیم که اگر زور و قوای نظامی می توانست کشورها را همراه کند، اسرائیل خیلی سریع از این ابزار برای نابودی و یا همراه سازی اعراب استفاده می کرد. باید سطح روابط با همسایگان جنوبی را با بهره گیری از توان دیپلماسی و پرداختن به نقاط اشتراک و گفتگو برسر مسائل اختلافی، ارتقا بخشیم و با بی تفاوتی و یا نگاه آمرانه اجازه ندهیم که به دامن اسرائیل بیفتند.