برای نجات کشور چه برنامه ای داریم

شاید در سیر دوران های مختلف خطرات و تهدیدات بسیاری کشور را تهدید کرده باشد اما هیچ یک جدی تر و خطرناک تر از "بی آبی" نیست. چرا که رگ حیات یک ملت و جامعه در هر منطقه ای ابتدا داشتن آب شیرین برای آشامیدن است و اگر این مورد نباشد دیگر اولویت ها و پتانسیل ها از دور خارج می شوند.

برای نجات کشور چه برنامه ای داریم

شاید در سیر دوران های مختلف خطرات و تهدیدات بسیاری کشور را تهدید کرده باشد اما هیچ یک جدی تر و خطرناک تر از "بی آبی" نیست. چرا که رگ حیات یک ملت و جامعه در هر منطقه ای ابتدا داشتن آب شیرین برای آشامیدن است و اگر این مورد نباشد دیگر اولویت ها و پتانسیل ها از دور خارج می شوند.
طی دهه اخیر و به خصوص ۵ ساله دوم آن سراسر کشور با کاهش بارش و خشک شدن آب های سطحی و برهم خوردن نظم برداشت  آب های زیرزمینی مواجه شده است.
اخیرا نیز طی دوسال اخیر بارها درگیری های آبی را در مناطق مختلف کشور بین اقوام مختلف مشاهده کرده ایم که بعضا تبدیل به چالش های امنیتی شده اند.
امروز بنابر نتایج ارائه شده از سوی  پژوهشکده مطالعات و تحقیقات منابع آب، کسری بزرگی در مخازن آبی کشور شاهدیم و این کسری سال به سال هم بویژه در مناطق مرکزی، خشک و نیمه خشک بیشتر می‌شود.
متاسفانه تنها راه کار ارائه شده در این زمینه انتقال آب از حوزه ای به حوزه دیگر بوده است . موضوعی که خود موجب تشدید بر هم خوردن تعادل آبی در مخازن سطحی و زیر زمینی کشور می باشد و تشدید کننده اختلافات قومی میان مناطق مختلف گردیده است.
البته پیشنهاداتی نیز در مورد انتقال آب از دریا و پروژه های آب شیرین کن نیز مطرح است اما هیچ برنامه توجیهی در مورد به صرفه و منطقی بودن این پروژه ها داده نشده و احتمالا اول از هرچیز قرار است برای آن بودجه درنظر گرفته شود و بعد مطالعات تحقیقی و توجیهی انجام گیرد.
اگر پروژه های شیرین سازی آب با دقت و برنامه ریزی فنی صورت نگیرد به سبب مشکلات محیط زیستی فراوانی به همراه خواهد داشت که وصف ناشدنی است چرا که پس از تصفیه آب،پساب تولیدی آن همچون سمی مهلک برای محیط زیست خواهد بود.
تنها راه نجات کشور جلوگیری از کشاورزی های سنتی است.
در حالی که آب شیرین همچون اکسیر حیات برای کشور تلقی
می شود، همچنان آب رودخانه و قنات ها و چاه های زیرزمینی به جای ذخیره سازی صرف کاشت گوجه فرنگی و هندوانه و برنج و...
می شود، درحالی که مردم در نیمه جنوبی کشور بعضا از آب های آلوده و
غیر بهداشتی مصرف می کنند که احشام از آن می خورند!
اگر تنها یک قلم  از فسادهای مالی کشور را به صورت حقوق ماهانه به کشاورزان بدهیم تا دست از کشت بکشند قطعا ثروتی عظیم به بزرگای حیات را برای خود حفظ می کردیم. اما افسوس... .
رویکرد دیگری که باید در مورد قضیه آب به آن اشاره داشت،ایجاد شعارهای غلط در مورد خودکفایی است. اینکه بعضا برخی نسبت به خودکفایی کشاورزی و استفاده از پتانسیل های داخلی اشاره و تاکید دارند، به این نکته توجهی ندارند که خودکفایی در کشاورزی و محصولات پرآب
بر مصداق عینی امضای مرگ زندگی در بسیاری از مناطق کشور است.
نکته دیگر سکوت و عدم ارائه برنامه با فوریت برای کنترل و برون رفت از این بحران است.
علیرغم اینکه مدام در مورد این بحران تاکید می شود برنامه و
دستور کاری مشاهده نمی گردد. باید به خود هشدار دهیم که ادامه
روند کنونی بیش از هر تحریم و قطعنامه و بمب و تهدید خارجی ملت را به سمت مهاجرت و انحطاط خواهد برد و کشوری که ملتی پایدار نداشته باشد
 آینده ای برای آن متصور نیست.