هیچ پیشرفت و پسرفتی فی البداهه نیست

در باور عمومی تعبیری غیر اصولی درمورد سازندگی و تخریب وجود دارد و شاید شنیده باشید که گفته می شود «آباد کردن چه مشکل، آوار کردن چه آسان».

هیچ پیشرفت و پسرفتی فی البداهه نیست

 

در باور عمومی تعبیری غیر اصولی درمورد سازندگی و تخریب وجود دارد و شاید شنیده باشید که گفته می شود «آباد کردن چه مشکل، آوار کردن چه آسان». اما واقعیت این است که این گزاره ای ذهنی و غیر منطقی است. همانطور که آباد کردن با صرف وقت، هزینه، برنامه ریزی و تلاش میسر خواهد بود، مفهوم آوار کردن(پسرفت،تخریب،عقب ماندگی) هم ناشی از تشکیل
 زنجیره ای از آفت هاست که به مرور زمان و با هدر رفت و سو استفاده از داشته ها، عدم به کارگیری مهارت و تخصص، بی توجهی به اصول استاندارد، فساد و مواردی از این دست به صورت بهم پیوسته شکل می گیرند و مفهوم
آوار شدن یا تعابیر مشابه آن را رقم می زنند.
در اخبار مربوط به کیفیت خودروهای داخلی و انتقادات عمومی و رسمی به این روند غیر استاندارد، مشاهده شد که خودروسازان اعلام داشته اند: «160 برنامه عملیاتی برای افزایش ایمنی و ارتقای کیفیت خودروها دارند.» حال سئوال اینجاست که اساساً چه شده که 160 برنامه امنیتی به یکباره از دل خودروسازی داخلی سربر آورده؟!
 اصلاً تا کنون این 160 برنامه کجا بوده که تازه امروز قرار است اجرایی شود و به کمک آن امنیت و کیفیت خودروهای داخلی را تاحد استاندارد افزایش دهد؟! ضمن اینکه باید پرسید این 160 برنامه عملیاتی قرار است از چه مرحله ای آغاز شود و تا چه نقطه ای خودروسازی ما را برساند. همچنین عدم قید زمان در اجرایی شدن این 160 برنامه عملیاتی نیز
شیوه ای سنتی در عرصه مدیریتی کشور است که تحقق آن ممکن است دهه ها به طول بینجامد!
حرف بر سر این است که باید کمی واقع نگری داشت و با اساس
اصول علمی و منطقی برای خود چشم انداز پیشرفت ترسیم کرد.
آیا خودروسازان کره جنوبی که از قضا روند توسعه صنعتی را با ما شروع کردند و حتی از ما عقب بودند و برای الگو برداری در صنعت خودروسازی خود به کارخانجات خودروسازی ایرانی مراجعه می کردند، یک شبه و به صورت دفعی توانستند به جایگاه امروز برسند که حدود یک سوم کل تجارت بازار خودروی جهان را در اختیار گرفته اند.
باید قبول کنیم که فرصت سوزی کرده ایم و طی دهه های اخیر توان و انرژی مالی و انسانی کشور را در این حوزه زیرساختی به هدر
 داده ایم و درجا زده ایم. نتیجه این شده که در صنعت خودروسازی هیچ جای
مقایسه ای میان خود و صنعت خودروسازی در منطقه و جهان باقی نگذاشته ایم.
ضمن اینکه این عقب ماندگی همانطور که گفته شد یک شبه و
فی البداهه حاصل نشده و با خود سیستمی معیوب را ساخته است که کارکردش حاصلی جز داشته های فعلی نیست.
تغییر، ضرورتی اجتناب ناپذیر است اما داشتن برنامه ای مشخص و با هدف گذاری تخصصی، حیات صنعت خودروسازی و به دنبال آن دیگر عرصه های تولیدی کشور را به سمت سالم سازی خواهد برد. لازمه این اقدام پرهیز از سیاست های یکجانبه تولیدی و انحصاری و حتی توقف در برخی محصولات و عرصه های فعلی است تا با کاهش هزینه های
غیر اصولی، توان مالی و انسانی در مسیر توسعه منطقی متمرکز شود.