ترمز کشیده می شود اما گرانی درحال حرکت است

طی یک ماه اخیر قیمت ارز مدام روند صعودی داشت و طی ۱۰ روز اخیر به صورت روزانه این افزایش خود را تشدید می کرد. حال بعد از چندهزار تومان افزایش قیمت با کاهش هزار تا دوهزارتومانی قیمت دلار مدعی کشیدن ترمز دلار می شویم!. طی یک ماه ۷ هزارتومان افزایش قیمت را مشاهده می کنیم و با کاهش محدود قیمت، ادعای مدیریت و کنترل فضای اقتصادی داریم.

ترمز کشیده می شود اما گرانی درحال حرکت است

 

 

طی یک ماه اخیر قیمت ارز مدام روند صعودی داشت و طی 10 روز اخیر به صورت روزانه این افزایش خود را تشدید می کرد. حال بعد از چندهزار تومان افزایش قیمت با کاهش هزار تا دوهزارتومانی قیمت دلار مدعی کشیدن ترمز دلار می شویم!. طی یک ماه 7 هزارتومان افزایش قیمت را مشاهده می کنیم و با کاهش محدود قیمت، ادعای مدیریت و کنترل فضای اقتصادی داریم.
این رویه تکراری سال هاست که مردم را دچار مشکلات مختلف اقتصادی و معیشتی نموده است. چرا که نه تنها در بازار عرض، که در دیگر بازارهای مصرفی و خدماتی که مورد استفاده مردم می باشد همین مدل تکرار
 می شود. به عبارتی قیمت ها 10 هزارتومان افزایش پیدا می کنند و پس افزایش انتقادات و فشار رسانه ها یک تا دو هزارتومان کاهش پیدا می ند. اما واقعاً این اقدام مصداق کاهش قیمت و مدیریت بازار نیست. چرا که همچنان با 8 هزارتومان تفاوت قیمت بازهم در کانال گرانی و افزایش قیمت ها هستیم!.
 درهمین چند روز اخیر تعداد زیادی از خدمات مرتبط با زندگی روزمره مردم با نرخ های جدید قیمت دلار دچار افزایش قیمت شده اند، اما با کاهش قیمت دلار حتی به صورت محدود هم قیمتشان کاهش نداشته است! به عبارتی براساس یک نسخه و عرف نانوشته هرگاه با افزایش قیمت دلار، نرخ خدمات و کالاها بالا می رود در همان مقطع باقی می ماند و با کاهش قیمت دلار تحت تأثیر قرار نمی گیرد و در مرحله بعد برای افزایش قیمت از همین جایگاه به حرکت افزایش خود ادامه می دهد.
این تأثیرات بسیار ساده و نیازی به توضیح بیشتر ندارد اما وضعیت سختی که به لحاظ معیشتی برای مردم ایجاد می کند بسیار دردناک و غیرقابل تحمل است. هزینه های زندگی به طرز فزآینده ای غیرقابل تحمل شده اند و نمی توان توصیه های عملی برای مردم داشت و از آنها خواست که فلان غذا را نخورند و فلان کالا را نخرند تا قیمتش ارزان شود!.
اگر ترمزی برای کاهش قیمت ها وجود دارد بهتر است به طور معقولی کشیده شود تا حرکت افزایشی قیمت ها به گونه ای ملموس و اثر گذار کشیده شود و نهایتاً زندگی مردم از این باتلاق خارج شود. اینکه هر روز در بخشی از کالاها و خدمات مصرفی مردم افزایش قیمت ها را به بهانه مختلف افزایش دهیم و مردم را مجبور به تحمل آنها بکنیم خارج از اخلاق مدیریتی است.
مردم از مسئولان در دولت و نمایندگان در مجلس انتظار دارند تا ماحصل این همه برنامه و گزارش و جلسه و همایش را در حیطه عمل به اجرا بگذارند تا اثراتش بر بهبود و تسهیل زندگی آنها نمایان شود. این قابل پذیرش نیست که مدام مسئولان و نمایندگان از اقدامات سازنده و
برنامه های پیش رونده صحبت کنند اما زندگی مردم در سراشیبی
گرانی ها در حال نابودی باشد.
حرف مردم و انتظارشان از مسئولان درک واقعیت های زندگی مشقت بار آنهاست. جامعه دراین سئوال و ابهام فرو رفته است که مگر مسئولان و نمایندگانشان در ایران زندگی نمی کنند و متوجه سختی های معیشتی ناشی از گرانی ها و تورم نیستند؛ پس چرا اقدامی برای حمایت از جامعه نمی کنند؟! . مردم می خواهند اثرات مصوبات و گزارش هایی که مدام از رشد و بهبود اقتصاد منتشر می شود را ببینند. می خواهند ببیند اگر ترمز دلار کشیده شده است پس چرا شاهد ریزش قیمت ها نیستیم.
انتظار مردم زیاد نیست و درپایین سطح خود معقول است اما اگر به آن پاسخی داده نشوند و نادیده گرفته شود، قطعاً موجب ابراز نارضایتی ها به شیوه های دیگری خواهد شد.