سهم مردمی که نه دلار دارند نه طلا چیست؟!

گویا گرانی ارز و سکه حباب نیست و همچنان قصد فروکش کردن ندارد. البته که فروکش کردن آن نیز با همین مقاومت بسیار سخت و مقدارش ناچیز خواهد بود و درقبال چندین واحد افزایش شاید یک یا دو واحد کاهش را در کانال ریالی داشته باشد.

سهم مردمی که نه دلار دارند نه طلا چیست؟!


 

گویا گرانی ارز و سکه حباب نیست و همچنان قصد فروکش کردن ندارد. البته که فروکش کردن آن نیز با همین مقاومت بسیار سخت و مقدارش ناچیز خواهد بود و درقبال چندین واحد افزایش شاید یک یا دو واحد کاهش را در کانال ریالی داشته باشد.
دیدن و شنیدن این قیمت ها برای دلار و سکه فقط برای مردم
حیرت آور است و پس از کشیدن آهی از سر نداری، آن را نادیده می گیرند چرا که نه دلاری دارند که پیگیر نرخ آن باشند و نه سکه و طلایی که بخواهند گرم و مثقال آن را حساب و کتاب کنند.
سهم این مردم از نرخ های نجومی دلار و طلا فقط فشارهای تورمی است که هر روز سفره زندگی آنها را می فشارد تا همین محدود موجودی آن نیز حذف شود و دیگر جایی برای هزینه های دیگر باقی نماند.
مردم عادی دلار و طلا ندارند اما مجبورند هزینه افزایش قیمت ها به واسطه گرانی های اخیر را تحمل کنند یا آن را از امورات خود حذف کنند. اما این حذف تا کجا باید ادامه داشته باشد. چه بسیار افرادی که با
 بیماری های مختلف دست و پنجه نرم می کنند اما به سبب گرانی تجهیزات و دارو به واسطه گرانی ارز از سلامت خود دست شسته اند!. شاید برای هیچ مسئولی درد دندان معنا و مفهومی نداشته باشد و طرح آن نیز در این مطلب سبک شمرده شود؛ اما چه بسیار پدر و مادرهایی که روزهای طولانی را با درد دندان سر می کنند و به سبب گران بودن تجیهزات دندان پزشکی قادر به درمان و ترمیم دندان های خود نیستند. چرا که برای درمان یک عدد دندان باید چند میلیون تومان هزینه کنند و بدون اغراق از نان شب خود و خانواده بزنند. واقعاً دردناک نیست...
این مردم نه دلار می خواهند و نه طلا و اگر در صف های طولانی صرافی و بانک ها برای خرید دلار و طلا می ایستند، اکثراً کارت ملی خود را به دلالان بازار داده اند تا دو میلیون از خرید سهمیه دلار نصیبشان شود. این کار مورد تأیید نیست، اما نشان از وخامت اوضاع معیشت و اقتصاد مردم دارد و با بازگو و تکرار کردن آن درصدد دیده و شنیدن شدن وضعیت مردم هستیم تا مسئولان فکری به حال این شرایط بکنند.
حقوق 5 تا 7 میلیونی مردم عادی به خرید 150 دلار هم نمی رسد، پس این تقاضا برای خرید دلار و صف صرافی ها برای آنها نیست. اینکه
چه کسانی پشت خرید این دلارها هستند یا سیاست بازار را دستکاری
می کنند بماند برعهده دستگاه های نظارتی که هربار با اعلام خبر دستگیری چند نفر از دلالان خیابانی ارز وظیفه خود را انجام شده می دانند و با کاهش محدود قیمت دلار آن را نتیجه اقدامات موثر خود قلمداد می کنند.
اما دغدغه ما وضعیت مردمی است که مجبورند با همین درآمد محدود تبعات گرانی دلار را پرداخت کنند. چه کسی و چه نهادی متولی و پاسخگوی دردسرهایی است که برای آنها به وجود می آید، چرا کسی مسئولیت این وضعیت را نمی پذیرد و همه با کلی گویی ازکنار آن می گذرند. بدون تعارف از دولت انتظار می رود تا نگاهی جدی به این وضعیت داشته باشد. کشور در حال انفجار قیمت هاست و واقعیت ها هیچ سنخیتی با گزارش ها و آمارهای رو به رشد و بهبود اقتصادی ندارد!.
مردم جامعه کاری به دلار و طلا ندارند، متأسفانه فشارها به قدری زیاد شده که آرزوی مردم داشتن یک زندگی به غایت معمولی در حد گذران معیشت به صورت روزانه است. آنها فقط یک زندگی عادی می خواهند آیا این خواسته زیادی است؟!