منافع ملی چیزی فراتر از "مراتب اعتراض" است

درمورد اقدام چین در خلیج فارس صحبت های فراوانی صورت گرفت و دستگاه دیپلماسی کشور نیز مراتب اعتراض خود را نسبت به موضع گیری چینی ها بیان کرد. ضمن اینکه وزیرخارجه کشورمان در مصاحبه اخیر خود بیان داشته است: « ضمن تاکید بر تداوم همکاری راهبردی با چین در مورد تمامیت ارضی ایران هیچ تعارفی نداریم». این صحبت وزیرخارجه کشورمان نشان از جدیت و اقتدار کشور درمورد تمامیت ارضی و به طور مشخص جزایر سه گانه دارد که به هیچ وجه قابل تعارف نیست

منافع ملی چیزی فراتر از "مراتب اعتراض" است

 

 

درمورد اقدام چین در خلیج فارس صحبت های فراوانی صورت گرفت و دستگاه دیپلماسی کشور نیز مراتب اعتراض خود را نسبت به موضع گیری
چینی ها بیان کرد. ضمن اینکه وزیرخارجه کشورمان در مصاحبه اخیر خود بیان داشته است: « ضمن تاکید بر تداوم همکاری راهبردی با چین در مورد تمامیت ارضی ایران هیچ تعارفی نداریم». این صحبت وزیرخارجه کشورمان نشان از جدیت و اقتدار کشور درمورد تمامیت ارضی و به طور مشخص جزایر سه گانه دارد که به هیچ وجه قابل تعارف نیست.
لذا وقتی این مسئله را به عنوان خط قرمز خود تلقی می کنیم، باید توجه داشته باشیم که منافع ملی کشور در تمامی حوزه ها مصداق همین خط قرمز و حساسیت درمورد تمامیت ارضی است. منافعی که شامل امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سایرحوزه های دیگر می باشد.
اگر می بینیم چین عیناً بیانیه شورای همکاری خلیج فارس را تکرار می کند، بدون آنکه توجهی به حساسیت های ایران داشته باشد صرفاً به این سبب است که منافع خود را در این همراهی و همصدایی با اعراب یافته است و ابایی هم از این ندارد که رئیس جمهورشان در عربستان مواضع ضد ایرانی اعراب را تکرار کند و از سوی دیگر مقامی غیر رسمی را برای دلجویی به ایران بفرستد.
متأسفانه مدت هاست که کشورهای دنیا به این آموزه و آموزش رسیده اند که در هر تحول و اتفاقی چارچوب عمل خود را براساس منافع ملی تنظیم کنند. دریافته اند که اگر منافع ملی کشورشان در برخی حوزه ها تأمین نشود، حاضرند از پیمان ها و اتحادها و
همکاری های خود عبور کنند. چرا که افکارعمومی و عقلانیت داخلی اجازه نمی دهد به خاطر مناسبات و یا منافع دیگر کشورها از حق و حقوق ملتشان بگذرند.
البته که این مسائل درگروی تشخیص سران هرکشور و حکومت
 می باشد، اما باید توجه داشت که امروز روابط بین الملل از مرحله تقسیم بندی های جناحی و دستوری عبور کرده و حالتی سیال دارد. به عبارتی هیچ تعامل و رابطه ای مداوم و همیشگی نیست و متناسب با نیاز و شرایط کشورها با طرف های مختلف تغییر می کند.
به بیانی دیگر کشورها در روابط بین الملل کنونی برای خود نوعی موازنه نسبی ایجاد کرده اند و حد و مرز خود را براساس منافع ملی و صلاح ملت ها تعیین کرده اند. امروز عربستان دیگر متحد بلامنازع و چشم و گوش بسته آمریکا نیست، همانطور که دیدیم اوکراین تعامل اجباری با روسیه را تاب نیاورد.
درک این موازنه برای ما ضرورتی است که مدت ها برآن تاکید
می شود و حتی مقامات دستگاه دیپلماسی کشور نیز آن را درک
کرده اند، اما در مسیر اجرا برخی مقاومت ها و اعمال سلیقه ها وجود دارد که بعضاً موجب آسیب به منافع ملی گردیده است. باید این رفتار را در دستور تمامی برنامه ها و سیاست های کلان خود قرار دهیم تا بتوانیم با دستی باز و قدرت عملی بیشتر در صحنه بین الملل ایفای
 نقش کنیم.