گزارشی ترسناک و واکنشی در حد هیچ!

خطر فرونشست مدت هاست که از سوی کارشناسان محیط زیست و زمین شناسان مورد تاکید و هشدار قرار دارد اما هیچ اهمیتی به آن داده نمی شود و انگار هیچ اتفاقی رخ نداده و شرایط کاملاً عادی است. این بار مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی جامع و رسمی این پدیده را مورد بررسی قرار داده است و نتایجی را مطرح کرده است که خواندش هم نگران کننده است، چه رسد به اینکه بپذیریم واقعیت است و هر لحظه امکان دارد بلایی بزرگ را رقم بزند.

گزارشی ترسناک و واکنشی در حد هیچ!

 

 خطر فرونشست مدت هاست که از سوی کارشناسان محیط زیست و زمین شناسان مورد تاکید و هشدار قرار دارد اما هیچ اهمیتی به آن داده نمی شود و انگار هیچ اتفاقی رخ نداده و شرایط کاملاً عادی است. این بار مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی جامع و رسمی این پدیده را مورد بررسی قرار داده است و نتایجی را مطرح کرده است که خواندش هم نگران کننده است، چه رسد به اینکه بپذیریم واقعیت است و هر لحظه امکان دارد بلایی بزرگ را رقم بزند.
 براساس گزارش منتشر شده از سوی مرکز پژوهش های مجلس،استان‌های اصفهان، تهران، کرمان و خراسان رضوی در معرض خطر شدید فرونشست قرار دادند. در اصفهان حدود 10 هزار کیلومترمربع شامل 30300 واحد مسکونی، به‌طور ویژه پالایشگاه ها،ورزشگاه ها، فرودگاه و ابنیه تاریخی در معرض خطر فرونشست و ریزش و تخریب
 قرار دارند.
 فرونشست در تهران به‌صورت مستقیم زندگی 2 میلیون و 300 هزار نفر را تحت تأثیر قرار داده و مناطق 17، 18، 19، 20 و 21 را به‌طور جدی تهدید می‌کند. از مهم‌ترین زیرساخت‌هایی که در تهران در معرض خطر فرونشست هستند شامل فرودگاه امام خمینی(ره)، مهرآباد و خطوط انتقال انرژی در بخش جنوب‌غرب و خطوط قطار شهری و مترو هستند.
  به‌صورت کلی حدود 8 میلیون واحد مسکونی و 24 میلیون نفر در کشور در معرض خطرات و آسیب‌های فرونشست قرار دارند. ضمن اینکه باید به این نکته اشاره داشت که  فرونشست در ایران 5 تا 7 برابر متوسط و با نرخ سالیانه 25 تا 30 سانتیمتر در سال (هر 5 سال یک متر) فرونشست در کشور رخ می‌دهد!.
 حال با این حجم از آسیب و تخریب که وقوع آن حتمی است
 و هر لحظه ممکن است حادثه ای تلخ را رقم بزند، چرا اهمیت و عزمی برای این موضوع از سوی نهادهای مسئول دیده نمی شود. خطر سلامت و حیات 24 میلیون نفر از مردم کشور به صورت مستقیم در میان است، آیا این موضوع از حساسیت کافی برخوردار نیست تا تصمیمی جدی در مورد آن گرفته شود.
 نکته نگران کننده تر اینجاست که این گزارش مرکز پژوهش ها صرفاً آثار و تبعات مربوط به فرونشست را بیان کرده است، اما اثرات ناشی از این علل بروز این فرونشست که دراصل بحران آب می باشد را به طور مجزا مورد بررسی قرار نداده است. این میزان از خسارات و تبعات صرفاً به جهت فرونشست مورد بررسی قرار گرفته است اما اگر بخواهیم آثار و تبعات بحران آب را به این خسارات اضافه کنیم مسلماً دایره بحران بسیار گسترده تر و عمیق تر خواهد شد.
 تبعاتی که تا مرز جیره بندی آب و از بین رفتن کشاورزی و شغل و بحران غذا می تواند گسترده شود و موجب مهاجرت های گسترده و برهم خوردن توازن جمعیتی و منابع در استان های دیگر گردد. بحرانی با این عمق و دامنه چطور مورد دغدغه مسئولان قرار نمی گیرد واقعاً حیرت آمیز است. اگر فکری برای این وضعیت نشود و با برنامه ریزی میان مدت و بلند مدت جلوی این آسیب ها گرفته نشود دیگر راهی برای جبران نخواهد بود. هنوز فرصت هست...