واقعیت های زندگی مردم، جو روانی نیست

طی هفته های اخیر که قیمت ارز و طلا درحال رکورد زدن هست، برخی مقامات و مسئولان، رسانه ها و خبرنگاران را به حفظ آرامش و دامن نزدن به جو روانی موجود در بازار و مصلحت اندیشی برای شرایط کشور توصیه می کردند. البته که این اندرز در جایگاه خود موثر خواهد بود، اما واقعیت اینجاست که وضعیت فعلی ربطی به جو روانی یا فضاسازی رسانه ای ندارد. قیمت ها و نرخ هایی که به صورت ساعتی تغییر می کند هیچ ربطی به عملکرد رسانه ها ندارد.

واقعیت های زندگی مردم، جو روانی نیست


ebrahim_aliabadi@yahoo.com
طی هفته های اخیر که قیمت ارز و طلا درحال رکورد زدن هست، برخی مقامات و مسئولان، رسانه ها و خبرنگاران را به حفظ آرامش و دامن نزدن به جو روانی موجود در بازار و مصلحت اندیشی برای شرایط کشور توصیه می کردند. البته که این اندرز در جایگاه خود موثر خواهد بود، اما واقعیت اینجاست که وضعیت فعلی ربطی به جو روانی یا فضاسازی رسانه ای ندارد. قیمت ها و نرخ هایی که به صورت ساعتی تغییر می کند هیچ ربطی به عملکرد رسانه ها ندارد.
آنچه واقعیت دارد بحث به خطر افتادن مصلحت و ثبات زندگی مردم جامعه است. اینکه رسانه ها وارد جو فضاسازی نشوند امری صحیح است،  نکته بعد اینکه با وجود هزاران کانال خبری وصفحات مختلف در فضای مجازی چطور می توان انتظار داشت که افراد از وضعیت بازار خبردار نشوند و یا دچار فشار روانی و حقیقی این افزایش نوسان های شدید نشوند.
یک کارگر و یا کارمند چطور می تواند از جو روانی(اما واقعی) قیمت های سکه و دلار تأثیر نپذیرد. زندگی افراد روزمزد و یا حقوق بگیر با این رویه مدیریت بازار چطور دوام خواهد آورد. امروز درجامعه مشاهده می شود که برخی مغازه داران و مشاغل مختلف با نصب پلاکارد «فروش نداریم» به خاطر مشخص نبودن وضعیت نرخ ارز دست کشیده اند و جوابی برای متقاضیان ندارند. کاسبکاران منصف با قیمت روز جنس خود را می فروشند و برخی دیگر با این نگرش که هرچه نفروشیم بیشتر سود می کنیم، نمک بر زخم مصرف کننده می پاشند. مسئولان بد نیست سری به بازار فروش لوازم و اجناس مختلف اعم از خانگی و خدماتی بزنند تا متوجه قفل شدن چرخه عرضه و تقاضا باشند.
چندی پیش یکی از مسئولان بانک مرکزی درمورد نحوه کنترل بازار گفته بود که« برای دولت تزریق ارز کاری ندارد اما باید بازار بر مدار عرضه و تقاضا به تعادل برسد». این گزاره کاملا درست است، اما زمانی کارساز است که اقتصاد کشور در وضعیت ثبات باشد. اینکه امروز قیمت ارز و سکه درکشور به طور باورنکردنی درحال افزایش است، چه سنخیتی با نرخ عرضه و تقاضا دارد؟!
اقشاری که درآمد ماهانه آنها به اندازه یک ربع سکه هم نمی شود، چطور می توانند نظم این عرضه و تقاضا را برهم بزنند؟ این گرانی ها در بازار ارز و سکه به نفع کیست؟ چه کسانی می توانند این نرخ ها را تغییر بدهند و چه کسانی قدرت خرید دارند تا در این بازار دلار و طلا برای سودآوری بیشتر پس انداز کنند؟ اگر ادعای آزاد بودن تعیین نرخ در بازار را بپذیریم، نقش و جایگاه دولت در این چرخه چیست؟ آنچه مسلم است تحلیل رفتن توان و تاب آوری مردم در برابر این شرایط می باشد که هیچ سنخیتی با جو روانی ندارد و واقعیتی تلخ و شکننده است که هر لحظه ممکن است به نابودی بنیان خانواده و یا بحران تبدیل شود.