فقدان «مهرجویی» با اندیشه های فرهنگی

مراسم وداع و خاکسپاری داریوش مهرجویی و همسرش با حضور گسترده هنرمندان و چهره های مختلف ملی و مردمی و با حضور دوستداران این کارگردان بزرگ سینمای کشورمان برگزار شد. بزرگان و دوستانی که در مراسم وی صحبت کردند همگی با بغضی درگلو و سینه ای پر از اندوه کلامی برای گفتن نداشتند و باورشان نمی شد که باید برای همیشه با مهرجویی وداع کنند.

مراسم وداع و خاکسپاری داریوش مهرجویی و همسرش با حضور گسترده هنرمندان و چهره های مختلف ملی و مردمی و با حضور دوستداران این کارگردان بزرگ سینمای کشورمان برگزار شد. بزرگان و دوستانی که در مراسم وی صحبت کردند همگی با بغضی درگلو و سینه ای پر از اندوه کلامی برای گفتن نداشتند و باورشان نمی شد که باید برای همیشه با مهرجویی وداع کنند.
حسرت همگی آنها در این بود که این کارگردان بزرگ سینمای کشورمان تنها یک هنرمند در عرصه سینما نبود، بلکه مهرجویی صاحب اندیشه ای متفاوت و روشنفکرانه بود که افکارش مطابق با نیازهای روز نسل حاضر اعم از جوان و میانسال و سالمندان بود.
دغدغه فکری مهرجویی را در آثارش می توان خط به خط خواند و دید که وی همواره گامی جلوتر از فرهنگ رسمی کشور و همگام با مطالبات فرهنگی و اجتماعی جامعه بود. بیان این تفاسیر نه از باب پرداختن به آثار و کارنامه کاری این کارگردان فقید، بلکه از باب از دست رفتن چنین سرمایه ای ارزشمند با چنین فاجعه ای است.
چرا باید جامعه هنری این چنین مورد آسیب و آفت قرار بگیرد و به این طرز فجیع جانشان گرفته شود و جامعه ای را به وحشت بیندازد. وحشت نه از این جهت که نگران جانشان باشند، بلکه وحشت از این حیث است که جامعه درک می کند چنین حوادثی زنگ خطری برای فرهنگ و هنر کشور قلمداد می شود.
پیدا شدن یا نشدن قاتل یا قاتلین مهرجویی دیگر نمی تواند وی را زنده کند و داغش را از دل جامعه بردارد، اما قطعاً محاکمه حقیقی و معرفی عاملین واقعی آن می تواند بیانگر موضع گیری رسمی مسئولین و برآورده شدن انتظارات عمومی باشد. نباید اجازه داد که چنین حوادثی برای جامعه معنا و مفهوم خاصی را تداعی کند، چرا که حاصلی جز نفرت و بی اعتمادی درپی نخواهد داشت.