فرهاد در دو راهی اصول و مصلحت

ماجرای دانشگر,

مربیان باتجربه گاهی در دوگانه «اصول - مصلحت» به اصولی که به آن معتقدند پافشاری نمی‌کنند و مصلحت تیم را در اولویت قرار می‌دهند. فرهاد مجیدی با معیارهای معمول مربی باتجربه‌ای نیست اما در دربی، مثل مربیان کارکشته از اصول شخصی خودش عدول کرد و با درنظر گرفتن مصلحت تیم، ترکیب اصلی استقلال را انتخاب کرد. بازگشت محمد دانشگر به ترکیب اصلی، بی توجه به اتفاقات دو هفته گذشته، نشانه‌ای از عقلانیت فرهاد مجیدی بود چرا که او هم می‌دانست که دانشگر به لحاظ فنی، در هر شرایطی از شاهین طاهرخانی و فرشید باقری مؤثرتر است.


مربیان باتجربه گاهی در دوگانه «اصول - مصلحت» به اصولی که به آن معتقدند پافشاری نمی‌کنند و مصلحت تیم را در اولویت قرار می‌دهند. فرهاد مجیدی با معیارهای معمول مربی باتجربه‌ای نیست اما در دربی، مثل مربیان کارکشته از اصول شخصی خودش عدول کرد و با درنظر گرفتن مصلحت تیم، ترکیب اصلی استقلال را انتخاب کرد. بازگشت محمد دانشگر به ترکیب اصلی، بی توجه به اتفاقات دو هفته گذشته، نشانه‌ای از عقلانیت فرهاد مجیدی بود چرا که او هم می‌دانست که دانشگر به لحاظ فنی، در هر شرایطی از شاهین طاهرخانی و فرشید باقری مؤثرتر است.
«شروع محتاطانه» یکی از قوانین نانوشته دربی‌هاست. حساسیت این بازی معمولاً عاملی می‌شود که هر دو تیم دقایق ابتدایی را بدون ریسک دنبال کنند اما شروع شجاعانه استقلال، خیلی زود نتیجه داد.
یحیی گل‌محمدی در واقع با کنار گذاشتن کمال کامیابی‌نیا و فرستادن تیمش تنها با یک هافبک دفاعی، هدیه بزرگی به فرهاد مجیدی داد و فضای جلوی 4 مدافع پرسپولیس در کانال میانی، همان نقطه‌ای بود که قایدی، اسماعیلی و علی کریمی به آن حمله می‌کردند و حمایت دائمی میلیچ از این سه نفر، کفه ترازو را خیلی زود به سمت استقلال سنگین کرد. آبی‌ها بعد از گل زودهنگام و زیبای مهدی قایدی، یکی دو بار دیگر هم از این فضای خالی استفاده کردند اما ضربات فرشید اسماعیلی و شیخ دیاباته آنقدر مؤثر نبود که تبدیل به گل شود. تعویض زودهنگام یحیی، ورود کامیابی‌نیا و ادامه کار پرسپولیس با دو هافبک مرکزی، پانزده دقیقه پایانی نیمه اول را متعادل کرد اما پرسپولیس در نیمه اول عملاً صاحب موقعیت آشکاری نشد.
با شروع نیمه دوم، چند لحظه 10 نفره شدن استقلال که از مصدومیت فرشید اسماعیلی ایجاد شد، کافی بود که شوت غیرقابل مهار بشار رسن، بازی را به تعادل برگرداند. در گلی که استقلال خورد، پوشش نامناسب هافبک‌های دفاعی استقلال هم نکته مشهودی بود که در یک لحظه خاص، غافلگیر شدند. گلی که استقلال خورد، عملاً باعث شد وریا و میلیچ که در نیمه اول میل زیادی به نفوذ داشتند و استقلال را در زمین «بالا» نگه می‌داشتند، عقب نشینی کنند. در واقع این گل استقلال را برای 20 دقیقه «فریز» کرد که در آن موقعیت خاصی به پرسپولیس نداد اما هافبک‌های تیم هم از ارسال پاس کلیدی و خلق موقعیت برای دیاباته و قایدی ناتوان بودند.
مصدومیت آرش رضاوند و نزدیک شدن به دقایق پایانی، فرهاد مجیدی را عملاً به سمت «پلن بی» سوق داد. با ورود ارسلان مطهری تازه نفس و انتقالش به سمت راست، قایدی به کانال سمت چپ رفت تا استقلال بازی با سه مهاجم را آزمایش کند اما درست در همان دقایقی که همه منتظر ادامه بازی در 120 دقیقه بودند، پرسپولیس به ساده‌ترین شکل ممکن به گل رسید. غفلت عارف غلامی از علیپور، بزرگترین شوکی بود که به استقلال وارد شد. آبی‌ها در یکقدمی حذف قرار گرفتند و به نظر می‌رسید تکلیف فینالیست جام حذفی یکسره شده باشد. در چنین بازی‌هایی، وقتی تیمی در دقیقه 89 گل می‌خورد، «بازگشت به بازی» بسیار بسیار مشکل است اما اضافه شدن محمد دانشگر به خط حمله و سانتر طلایی میلیچ، رویای بازگشت را محقق کرد.
در 30 دقیقه وقت اضافه، طبیعی بود که میزان احتیاط در هر دو تیم بیشتر شود اما به رغم این محافظه کاری افراطی دوجانبه، ضربه سر شیخ دیاباته می‌توانست کار را تمام کند. پرسپولیس در این بازی نشان داده بود که روی توپ‌های بلند آسیب‌پذیر است و رادوشویچ برخلاف بیرانوند، اهل خروج کردن نیست. یکی از تمایزهای دو تیم، نیمکت بسیار باکیفیت‌تر پرسپولیس بود که به گل‌محمدی این اجازه را می‌داد از همه ظرفیت‌های تعویض تیمش استفاده کند اما فرهاد مجیدی به جز ارسلان مطهری، تعویض مؤثر دیگری نداشت و بقیه هرچه بود، تعویض‌های اجباری که از مصدومیت و خستگی ناشی می‌شد.
در بازی‌ای که سیدحسین حسینی با مهار اولین ضربه پنالتی پرسپولیسی‌ها، نقشی تعیین کننده در راهیابی آبی‌ها به فینال داشت، این دانشگر بود که سرنوشت بازی را تغییر داد. مدافعی که در بهترین موقع به تیم اضافه شد و استقلال را به رویایی‌ترین شکل ممکن، به بازی برگرداند.